در عصری كه بدان عصر انفجار اطلاعات گفته میشود و روزانه هزاران داده به صورت منابع دیداری و شنیداری، چاپی و غیرچاپی، در سراسر جهان تولید میشود و به انبوه چندمیلیونی اطلاعات موجود میپیوندد؛ وجود كتاب شناسیها، با توجه به نقش بنیادین تحقیق، برای دسترسی هرچه زودتر منابع و جلوگیری از تكرار چندباره پژوهشهای انجام شده، برای محققان و علاقمندان، ضروری به نظر میرسد. كتاب شناسی حاضر كه پایاننامه مقطع كارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی است؛ با همین هدف گردآوری شده است. این كتاب شناسی كه نوعی كتاب شناسی موضوعی و توصیفی به شمار میرود و برپایه آیین نگارش علمی نوشته شده است؛ كتابها، مقالهها و پایاننامههایی را كه در فاصله سالهای 1300 تا 1383 دربارة دستور زبان فارسی و گویشهای ایرانی نوشته شده است، معرفی میكند. همچنین مواردی چون پرسش و پاسخها، نكتهها، گزارش، و مصاحبه و معرفی كتاب نیز آورده شده است. منابعی كه توسط گردآورنده به طور مستقیم دیده نشده است. این اثر، با نمایههایی چون نمایه عنوان و نمایه اشخاص پایان مییابد
پیشگفتار:
آموختن دستور زبان آنقدر اهمیت دارد كه حضرت علی (ع) میفرماید: «العلمُ ثلاثَةٌ: الفقهُ لِلْأدیانِ و الطِبُّ لِلْأبدانِ و النحوُ لِلِّسانِ»؛ یعنی علم سه گونه است: علم فقه برای دینشناسی، علم طب برای سلامت بدن و علم نحو برای حفظ زبان.»[1]؛ نیز جلالالدین همایی مینویسد: «قواعد و اصول یك زبان، درست در حكم قوانین یك كشور است. از كشوری كه قانون در آن حكمفرما نیست؛ جز هرج و مرج چه انتظار باید داشت؟»[2]؛ همچنین محمدرضا دایی جواد در كتاب دستور خود آورده است: «ما باید رعایت قواعد زبان را مثل رعایت قوانین كشور و آداب لباس پوشیدن محترم بشماریم و غلط ننویسیم و درست سخن بگوییم زیرا نظم جامعة ادبی نیز مانند انتظامات دیگر جوامع قابل احترام است.»[3]
بنا به تأكیداتی این چنین و ضرورت حفظ استقلال و صیانت هرچه بیشتر زبان فارسی، به خصوص در طی قرن اخیر، بسیاری از اندیشمندان این سرزمین همت گماردند تا پژوهشهای ارزشمندی را دربارة دستور زبان فارسی آغاز كنند. مجموعة حاضر، به پاس قدردانی از تمامی آنانی كه در این راه بذل جان و عمر كردند و نیز احترام به امر اطلاعرسانی در كمترین زمان ممكن، كتابها، پایاننامهها و مقالههایی را كه در فاصله سالهای 1300 تا 1383 ه .ش. نوشته شده است؛ همراه با اطلاعات كتاب شناسی آن آثار به شیوة نگارش علمی، فراهم آورده است. بدون شك در این كتاب شناسی برخی از آثار نوشته شده بنا به دلایل مختلفی از قلم افتاده و با وجود مرور چندین باره آن، نقایصی در آن راه یافته است كه نگارنده را عذرخواه اهل پژوهش میكند. امید است كه توصیههای اهل تحقیق تكمیلكننده این اثر باشد
……………………………………………………………………………………………………………………………………….1
1-1. پرسشهای اصلی………………………………………………………………………………………………………………2
فصل اول ( کلیات )………………………………………………………………………………………………………………….5
شرایط اجتماعی ، سیاسی ، و فرهنگی دوران دو شاعر…………………………………………………………..6
1-1. نگاهی به عوامل دخیل در پیروزی انقلاب مشروطه………………………………………………………7
1-2. برجسته ترین ویژگیهای و مؤلفهای ساختاری شعرهای سیاسی اجتماعی مشروطه…….8
3-1.رخدادهای ادبی وفرهنگی این دوره(به حکومت رسیدن محمدرضاپهلوی تا کودتای 28 مرداد 1332)9
4-1. رخدادهای ادبی – فرهنگی این دوره (کودتا 32 مرداد تا انقلاب 1357)………………….11
5-1. برخی وقایع مهم در این دوره (انقلاب 1357 تا پایان جنگ تحمیلی)………………………12
6-1. دو شاخة مجزا در فضای پس از جنگ…………………………………………………………………………13
فصل دوم ( ژاله قائم مقامی)…………………………………………………………………………………………………15
مختصری از زندگی نامة ژاله قائم مقامی………………………………………………………………………………16
فصل سوم (سیمین بهبهانی)………………………………………………………………………………………………..54
مختصری از زندگی نامة سیمین بهبهانی……………………………………………………………………………..55
فصل چهارم ( تفسیر و مقایسه ی شعر دو شاعر)…………………………………………………………………97
فصل پنجم (نتایج )…………………………………………………………………………………………………………….126
نتایج این تألیف ………………………………………………………………………………………………………………….127
کتابنامه……………………………………………………………………………………………………………………………….130
در مورد نثر و انواع آن تعریفها و توضیحات زیادی در کتب مختلف سبک شناسی و نثر فارسی ارائه شده است. «نثر فارسی در مجموع شامل کلیه آثار منثوری است که از قرن چهارم تا دوران معاصر در زبان فارسی نوشته شده است» (روزبه،11:1384). این آثار منثور شامل قصه، داستان، رمان، داستان کوتاه و بلند … میشود که در جریان تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به نثر معاصر رسیده است. تجربه و آثار موجود در زبانهای مختلف بیانگر این موضوع است که در میان ملل و اقوام مختلف دوره کودکی نثر همزمان با دوره رسایی و بلوغ شعر است. یعنی آن زمان که شعر به اوج خود رسیده، نثر وارد دوره کودکی خود شده است. با همین شروع دیر هنگام تحولات زیادی را پشت سر گذاشت و به زودی به کمال و بلوغ رسید(ر.ک.صبور،37:1384).
نثر فارسی از آغاز تا امروز از لحاظ سبک و محتوا تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. نثر امروز حاصل تغییر و تحولات چهاردوره نثر است. دوره اول که نثر فارسی روان و ساده بود مثل تاریخ سیستان. دوره ی دوم نثر، نفوذ نثر عربی در فارسی و جملات طولانی و استشهاد به آیات قرآنی نثر را به سوی پیچیدگی کشاند همچون تاریخ بیهقی. در دوره سوم به دلیل تاثیرپذیری از زبان عربی ورود صنایع و تکلفات لفظی در زبان منجر به نثر فنی میشود. کلیله و دمنه و مقامات حمیدی نمونه نثر مصنوع هستند. در قرن هفتم نثر دو سبک و طریقه را دنبال میکند. سبک گلستان که نثر ساده و مرسل است، نثر فنی و مصنوع مانند تاریخ وصاف، نفثه المصدور. در قرن سیزدهم هجری به تقلید از سبک خراسانی ساده نویسی رواج مییابد و در قرن چهاردهم به واسطه عوامل چندی چون تاسیس دارالفنون و ترجمه و….، تحولی عظیم در نثر به وجود میآید و نثر رویکردی جدید را دنبال میکند (ر.ک.رزمجو،1382؛175).
تاسیس دارالفنون در نخستین سالهای سلطنت ناصرالدین شاه قاجار به همت و کوشش بزرگ مرد ایران، میرزا تقی خان امیرکبیر بیتردید تنها نقطه روشن و چشم گیر فرهنگی در تاریخ ایران آن روزگار بود. ورود چاپخانه به ایران، آغاز روزنامه نویسی، گسترش کتاب و روزنامه باعث دگرگونی نثر فارسی از جهات شکل و محتوا شد.(ر.ک.صبور،185:1384). نثر در سالهای تولد خود بیشتر در خدمت درباریان بود به همین دلیل از زبان درباری پیروی میکرد. با شروع نهضت مشروطیت و تغییر و تحولات سریعی که بعد از انقلاب مشروطیت افتاد، نثر به زبان مردم نزدیک شد و از لباس فاخر خود بیرون آمد. نوشتن سفرنامه ، انتشار روزنامه و ترجمه کتابهای اروپایی به این تحولات دامن زد و گرایش به ساده نویسی و تغییر محتوا در نثر رواج یافت. نویسندگان مشروطه منشأ تحول و دگرگونی اساسی در ادبیات ایران شدند. نخستین نشانههای تحول نثر را بعد از نثر منشیانه و سفرنامهای باید در ترجمههای دوران قاجار دید. سیاحت نامه ابراهیم بیگ و مسالک المحسنین عبدالرحیم طالبوف، اولین جرقههای رشد داستان نویسی هستند. در این دوران ایرانیان از راه ترجمه با سرچشمههای ادب اروپا و نثر داستانی و مکاتب ادبی آشنا شدند. این آشنایی باعث تأثیر عظیمی بر ادبیات شد. اعزام محصلان به خارج از کشور و ورود چاپخانه توسط عباس میرزا از جمله اقدامات مفیدی بود که در جهت پیشرفت نثر و آشنایی ایرانیان با اروپا در ادبیات این مرز و بوم موثر واقع شد. (ر.ک.مهروز،55:1380).
این پژوهش با عنوان «مقایسهی حبسیّات مسعود سعد و خاقانی شروانی» ضمن بررسی و تحلیل مفاهیم و مضامین مربوط به نوع ادبی حبسیّه در سرودههای مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی براساس چاپ دیوان مسعود سعد سلمان مصحح دکتر مهدی نوریان و چاپ دیوان خاقانی شروانی مصحّح سید ضیاء الدین سجادی با طرح سؤالات پیشنهادی:
1- چه تفاوتهای بارز سبکی بین حبسّات مسعود سعد و خاقانی وجود دارد؟
2- اگر بخواهیم برای حبسیّههای مسعود سعد از ادبیات جهان نمونه هایی بیاوریم با حبسیّه کدام شاعران شهیر قابل سنجش است؟
3- ضرورت بررسی سبکشناسی صور خیال (= سبکشناسی بیان) در حبسیّات مسعود و خاقانی چه ضرورتی دارد؟
کوشیده است با فرضیههای زیر:
1- حبسیّات مسعود سعد که از شاعران سبک بینابین و عهد سلجوقی که مدّت 18 یا 19 سال از عمر خود را در زندان سو و دهک و قلعهی نای سپری کرده است از حبسیّات خاقانی که تنها اندکی از عمر خود (7 الی 9 ماه) را در زندان سپری کرده است بسیار عاطفی و مؤثر
است.
2- به لحاظ سبکشناسی لئواسپیتزر و واژگانی که در حبسیّات دو شاعر مزبور به کار گرفته شده است عنوان شاعر شب برای مسعود و عنوان شاعر صبح برای خاقانی برازنده تر است.
3- لحن مسعود به لحاظ سبکشناسی از لحن خاقانی عاطفی، صمیمی و سوزناک است و لحن خاقانی به لحاظ نحوهی اداهای بیان مطنطن و فاضلانه و به لحاظ زیباشناسی و بلاغت شعر فارسی نسبت به اشعار مسعود سر است.
به بررسی حبسیّات (= شعرهای زندان) دو شاعر با توجه به دانش سبکشناسی و انواع آن و بر پایه نظریات سبکشناسان ایرانی و غیرایرانی مانند، بهار، شمیسا، شفیعی کدکنی، محمد جعفر محجوب و شارل بالی و لئواسپیتزر و ماروزو و … بپردازد. به همین منظور پژوهشگر به مطالعه حبسیّات دو شاعر در دیوان چاپهای یاد شده پرداخت. شیوهی کار بدین گونه است که تمامی ابیات حبسیّه را از دیوان دو شاعر که به نحوی جلب توجّه میکردند در برگههایی یادداشت کرد و سپس به تبیین عناصر سبکشناسی این ابیات پرداختم. و ابیاتی را که به سبک آذربایجانی و ارّانی مربوط بودند نیز تشریح نمودم. نتیجهی بازیافت این تحقیق که هزاران فیش است به ما میگوید که به لحاظ مختصات زبانی بین سبک مسعود سعد سلمان و خاقانی شروانی هیچ تفاوتی وجودندارد. امّا به لحاظ مختصات ادبی و فکری تفاوت بارزی بین سبک دو شاعر وجود دارد. که در متن پایان نامه به تفصیل تشریح گردیده است.
:
موسیقی شعر از عوامل موثر و مهمی است که به شکل گیری ساختار شعر و تاثیرگذاری آن کمک می کند. شعر اساساً وسیله بیان و آیینه انعکاس احساسات درونی هر شاعر است که ابزار بیان این عواطف و احساسات، موسیقی شعر است و اوحدی برای تبیین عواطف، افکار، اندیشهها و علایق و سلایق خود، از عوامل تاثیر گذاری موسیقی بهره گرفته است.
در این رساله که هرچند گامی است کوچک برای آشنایی هر چه بهتر با عواطف، افکار و سبک اشعار اوحدی؛ کوشش شده است که موسیقی اشعار وی، از لحاظ موسیقی بیرونی، کناری، درونی و معنوی (وزن، قافیه و ردیف و نیز انواع آرایههای لفظی و معنوی) که هر کدام به نوعی در شکل گیری و تاثیرگذاری موسیقی شعر و نایل شدن شاعر به اهداف خود؛ یعنی نفوذ در دلها و تحریک عواطف و احساسات، کمک می کنند؛ مورد بررسی و تبیین قرار گیرد.
در اشعار اوحدی اوزان مختلف و مستعمل عروضی و بهرهگیری از اوزان نادر و اختیارات شاعری قابل توجه است؛ انواع قافیه و ردیف در آن ایفای نقش دارند. در آرایههای لفظی (انواع جناسها، ردالعجز، تکرار و…) گوشنواز میباشد، شگردهای هنری معنوی شاعر، مانند (ایهام، تلمیح، تضاد، مراعات نظیر و…) با هنرمندی در اشعار اوحدی به کار گرفته شدهاند.
پیشگفتار
از عواملی که موجب شد، موضوع موسیقی شعر در دیوان اوحدی، برای این پایان نامه مدنظر قرار گیرد، دلبستگی فراوان به مسائل و مباحث موسیقی شعر به ویژه اشعار اوحدی است، جرقه علاقه به انجام این کار، از دوران کارشناسی و از کلاس عروض و قافیه جناب آقای دکتر صدقی در من ایجاد شد و همواره مترصد فرصتی بودم که در این مورد بیشتر به تحقیق و کاوش بپردازم؛ تا اینکه در دوره کارشناسی ارشد، موضوع پایان نامه، تحت عنوان موسیقی شعر در دیوان اوحدی مراغهای، با راهنمایی استاد گرانقدرم آقای دکتر صدقی و با مشاوره استاد ارجمند، جناب آقای دکتر گلی به گروه زبان و ادبیات فارسی پیشنهاد و از طرف گروه محترم تصویب شد، با علاقه فراوان شروع به کار کردم و برای تحقیق و تدوین آن تا جایی که میسّر بود به منابع متعدد مراجعه نمودم، در طول این مدت پشتیبان و مشوّق من استاد راهنمای گرامیم بودند که با سعهی صدر و گشاده رویی راهنمایی های ارزنده خود را از بنده دریغ نکردند و مرا به ادامه راه دلگرم نمودند.