با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در دهه پایانی قرن بیستم، جهان شاهد تغییرات شگرف در نقشه جغرافیای – سیاسی خود بود؛ تغییراتی اساسی که به دلیل داشتن شرایطی خاص، توجّه کشورهای بسیاری را با خود معطوف ساخت و زمینه ساز رقابت هایی ژئوپلیتیکی جدیدی در حوزه کشورهای تازه استقلال یافته شد. علّت آن، این بود که با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، کشورهای چندی بر روی نقشه جهان پدیدار شد که به دلیل داشتن امتیازات منحصربفرد، می توانستند برای همسایگان خود هم چالش آفرین و هم سودمند باشند.
آنچه که به طور مشخص از کشورهای استقلال یافته از اتحاد جماهیر شوروی در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران مورد توجّه قرار دارد، جمهوری هایی تازه تاسیس در ورای دو سوی مرزهای شمال خاوری و شمال باختری جمهوری اسلامی ایران در دو منطقه قفقاز[1] و منطقه آسیای مرکزی[2] است. آنچه از این دو منطقه در این پایان نامه مورد تاکید قرار دارد، “منطقه آسیای مرکزی” به عنوان سرزمین پهناوری در غرب قاره آسیا است. آسیای مرکزی معمولاً در برگیرنده کشورهای ازبکستان، تاجیکستان،ترکمنستا – ن، قزاقستان، قرقیزستان است. البته برای مشخص تر کردن این منطقه باید افغانستان، شمال شرق ایران (خراسان)، و همچنین قسمت سین کیانگ (ترکستان شرقی قدیم) در غرب چین و جنوب سیبری در روسیه را نیز به جزء سرزمینی آسیای مرکزی افزود. به هر حال، این منطقه به دلیل وسعت زیاد سرزمینی، تعداد قابل توجّه جمعیّت و اهمیّت ژئواکونومیکی ویژه ای که نسبت به منطقه قفقاز دارد. از این رو، موضوعیت مکانی این پژوهش را تشکیل می دهد. آنچه در مطالعات جغرافیایی – سیاسی این حوزه بسیار مورد توجّه قرار دارد و موضوعیّت ژئوپلیتیک پژوهش حاضر را به خود اختصاص داده است، آن است که با وجود به استقلال کشورهای آسیای مرکزی، این کشورها شاهد حضور، نقش آفرینی و اثرگذاری کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای همچو – ن ایالات متحده آمریکا، روسیه، ترکیه، چین و … تحت عنوان “بازی بزرگ جدید”، در منطقه شان هستند که هر یک در پی دستیابی به اهداف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئواستراتژیک خود در منطقه آسیای مرکزی، دست به فعالیّت های گسترده ای زده اند. از دیدگاه ژئوپلیتیکی قابل توجّه است که آسیای مركزی به عنوان بخش جنوبی از تئوری هارتلند مکیندر با شرایط و ویژگیهای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی همراه بوده است. از این لحاظ، با شکل گیری کشورهای آسیای مرکزی در دهه پایانی قرن بیستم عموماً و سال های آغازین قرن بیست و یكم خصوصاً، این منطقه از نگاه کشورهای منطقه ای همچون چین، روسیه و کشورهای فرامنطقه ای مانند آمریكا، جایگاه ارزشمند یافته است و هر یک از آنها سعی می کنند تا برای نقش آفرینی هر چه بیشتر و با ایجاد تسلّط بیشتری بر منطقه، جایگاه والاتری را برای خود فراهم آورنده و در نتیجه بتوانند به اهداف خود در این منطقه دست یابند. اکنون از این شرایط با عنوان بازی بزرگ جدید[3] در این منطقه نام برده می شود كه آغاز آن را می توان از زمان استقلال کشورهای آسیای مرکزی و از دهه 1990 دانست که تا زمان انجام این پژوهش نیز ادامه داشته است. البته با توجّه به زمینه های اهداف و شرایط حضور هر یک در این منطقه، به نظر می رسد که همچنان این رقابت میان این کشورها ادامه داشته باشد؛ این حالی است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل ویژگی های ارزشمند ژئوپلیتیکی خود بویژه در مورد موقعیت ژئوپلیتیکی خود در ارتباط با کشورهای آسیای مرکزی، دوره زمانی طولانی مشترک تاریخی و ویژگی های مشترک فرهنگی و دینی با این کشورها، از همان ابتدای استقلال این کشورها ضمن به رسمیّت شناختن آنها به برقراری سعی در برقراری ارتباطات و مناسبات خوب در جنبه های مختلف و همچنین بهبود نارسایی جغرافیایی آنها (به دلیل محصور بودن در خشکی و فقدان دسترسی به دریاهای آزاد) داشته است تا از این طریق بتواند از چهره مناسبی در میان کشورهای آسیای مرکزی برخوردار باشد. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جاذبه های ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک منطقه، قدرتها و بازیگران منطقه دیگری را نیز به این منطقه جلب کرد. بازیگران منطقه ای که در حاشیه و همجوار با آسیای مرکزی قرار داشتند، همانند ایران، روسیه، و چین، علاوه بر هدف توسعه و نفوذ خود در منطقه، دارای بعضی نگرانی های امنیّتی نیز بودند و بخشی از نقش آفرینی این کشورها متوجه کسب توانایی بازدارنده تهدیدات در آسیای مرکزی بود، در حالی که حضور ترکیه در منطقه تنها با هدف کسب منابع و توسعه صورت گرفت (داداندیش، 1386: 82). بنابراین، از دیدگاه ژئوپولیتیك اصطلاح بازی بزرگ جدید را می
توان برای برخوردهای قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در منطقه آسیای مرکزی به كار برد. این رویداد که بر خلاف جریان بازی بزرگ که در قرن نوزدهم بین دو كشور روسیه و انگلستان شکل گرفت، باید بین بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای (مشخصاً ایالات متحده آمریکا و روسیه) دانست که هر یک در پی دستیابی به اهداف و منافع خود در این منطقه هستند. علل اصلی توجه و حضور ایالات متحده آمریکا در این منطقه را می توان در علل مختلفی جستجو کرد که از میان آنها می توان به این زمینه ها اشاره کرد: جلوگیری از احیای نفوذ تاریخی روسیه بر منطقه آسیای مرکزی، ممانعت از روابط گرم کشورهای این منطقه با جمهوری اسلامی ایران که دارای پیوندهای عمیق فرهنگی و تاریخی با ایران هستند، نقش استراتژیک این منطقه به منظور منطقه بالقوه برای پشتیبانی نظامی از حضور ایالات متحده در جنگ افغانستان و همچنین کنترل بر منابع سرشار انرژی که در این منطقه وجود دارد. از این روی، پس از فروپاشی شوروی سابق، ایالات متحده در این منطقه حضور یافت؛ در حالی که کشورهای منطقه آسیای مرکزی تا قبل از به استقلال رسیدن، جزئی از کشور روسیه و قبل تر از آن جزئی از ممالک محروسیه قاجار محسوب می شدند. امروزه روسیه هم به آسیای مرکزی پس از دو دهه از فروپاشی شوروی با حسّاسیت ویژه ای توجّه دارد. با توجّه به تلاش رقیبان بین المللی عمده نظیر ایالات متحده آمریکا، روسیه که این منطقه را خارج نزدیک خود قلمداد می کند و تلاش می کند تا همچنان نقش نخست را در این منطقه داشته باشد. در این ارتباط، مهم ترین هدف استراتژیک آنها در آسیای مرکزی این است که این منطقه برای آنها اهمیت امنیّتی دارد و این کشورها را عمق استراتژیک خود میدانند و معتقد هستند که برای اینکه مرزهای این کشور، مرزهای امنی باشند باید حضور مستمری در این منطقه داشته باشد. از این رو، حضور قدرتی دیگر را در منطقه بر نمی تابد؛ یعنی برای روسیه حضور و نفوذ قدرتهای رقیب در منطقه از اهمیت زیادی برخوردار است که بر خود لازم میداند که حضور گستردهای در آسیای مرکزی داشته باشند تا از تهدیدها بر ضد امنیّت ملّی خود جلوگیری کنند. گذشته از این در حوزه اقتصادی و مهمتر از همه در بحث انرژی، روسیه به دنبال آن است که سیطره خود را بر مساله انرژی در منطقه حفظ کند و کنترل امور در این زمینه را مانند مسیر ترانزیت به خارج از منطقه در اختیار داشته باشد.
از این رو، در این پژوهش ضمن بررسی وضعیت جغرافیای سیاسی تک تک کشورهای آسیای مرکزی، زمینه های ژئوپلیتیکی حضور هر یک از کشورهای ایالات متحده آمریکا و روسیه در آسیای مرکزی و اهداف آنها از نقش آفرینی در این منطقه برشمرده و بررسی می شود و چالشهای احتمالی ناشی از این حضور این دو کشور را در آسیای مرکزی بر جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار می دهد.
[1]. Caucasus
[2]. Central Asia
[3]. New Great Game
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
. 89
2-4- پوشش در قوانین و سیاستهای پیش از انقلاب.. 89
1-2-4- پهلوی اول. 90
2-2-4- پهلوی دوم. 94
3-4- سیاستگذاری پوشش پس از پیروزی انقلاب اسلامی.. 96
1-3-4- دهه اول (سالهای 57 تا 68) 96
1-1-3-4- بخشنامهها و اطلاعیههای سازمانهای قضایی و اجرایی.. 101
2-1-3-4- قوانین مجلس… 106
1-2-1-3-4- قانون بازسازی نیروی انسانی وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت.. 106
2-2-1-3-4- لایحه امر به معروف و نهی از منکر. 106
3-2-1-3-4- قوانین رسیدگی به تخلفات اداری(مصوب 1362، 1365، 1371، 1372) 107
4-2-1-3-4- ماده 102 قانون مجازات اسلامی.. 107
5-2-1-3-4- قانون مقررات انتظامی هیأت علمی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و تحقیقاتی كشور 108
6-2-1-3-4- قانون نحوه رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی كه استفاده از آنها در ملاء عام خلاف شرع است و یاعفت عمومی را جریحهدار میكند. 108
3-1-3-4- مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی.. 109
1-3-1-3-4- آییننامه انضباطی دانشجویان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی.. 109
2-3-1-3-4- آئیننامه حفظ حدود و آداب اسلامی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی 110
2-3-4- دهه دوم (سالهای 1368 تا 1378) 110
1-2-3-4- چند بخشنامههای از قوه قضائیه. 111
2-2-3-4- دولت.. 112
1-2-2-3-4- آییننامه اجرایی قانون رسیدگی به تخلفات و مجازات فروشندگان لباسهایی که استفاده از آنها در ملاء عام خلاف شرع است و یا عفت عمومی را جریحهدار میکند. 112
2-2-2-3-4- مصوبات کمیسیون سیاستگذاری در امور اجرایی مبارزه فرهنگی با مظاهر فساد 113
3-2-3-4- مصوبات مجلس… 117
1-3-2-3-4- قوانین رسیدگی به تخلفات اداری.. 117
2-3-2-3-4- كتاب پنجم قانون مجازات اسلامی.. 117
4-2-3-4- شورای عالی انقلاب فرهنگی.. 118
1-4-2-3-4- آییننامه انضباطی دانشجویان جمهوری اسلامی.. 118
2-4-2-3-4- اصول، مبانی و روشهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف.. 119
3-3-4- دهه سوم (سالهای 78 تا 88) 121
1-3-3-4 دولت.. 121
1-1-3-3-4- آییننامه اجرایی مدارس… 121
2-3-3-4- مجلس… 121
1-2-3-3-4- قانون ساماندهی مد و لباس… 121
3-3-3-4- شورای عالی انقلاب فرهنگی.. 122
1-3-3-3-4- سیاستهای مقابله با تهاجم فرهنگی.. 122
2-3-3-3-4- سیاستهای فرهنگی تبلیغی روز زن. 123
3-3-3-3-4- سیاستهای فعالیتهای بینالمللی زنان. 124
4-3-3-3-4- منشور حقوق و مسئولیتهای زنان در جمهوری اسلامی ایران. 124
5-3-3-3-4- شاخصهای ارزیابی آموزش عالی.. 125
6-3-3-3-4- راهبردها و راهکارهای گسترش فرهنگ عفاف.. 125
7-3-3-3-4- سیاستهای ارتقاء مشارکت زنان در آموزش عالی.. 126
8-3-3-3-4- راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب.. 126
4-3-4- سیاستگذاری پوشش در صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.. 127
1-4-3-4- راهبردها و اهداف کلان. 127
2-4-3-4- سیاستها و راهکارها 133
3-4-3-4- وظایف… 135
1-3-4-3-4- صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران. 136
2-3-4-3-4- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.. 140
4-4-3-4- اقدامات و عملکردها 142
1-4-4-3-4- صدا و سیما 142
1-1-4-4-3-4- اقدامات سال 1385. 142
2-1-4-4-3-4- اقدامات سال 1386. 146
2-4-4-3-4- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.. 152
1-2-4-4-3-4- اقدامات سال 1385. 152
2-2-4-4-3-4- اقدامات سال 1386. 163
فصل پنجم: نتیجهگیری.. 172
پیوستها 204
منابع: 257
لباس و پوشش یكی از شئون انسانی و زیرمجموعههای فرهنگ است که به خصوصیات متفاوت فردی و اجتماعی انسان مربوط میشود. لباس پرچم وجود آدمی است كه از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وی سخن میگوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی. مفسرین در تفسیر آیه 26 سوره اعراف (7) لباس را از جمله نعمات الهی به بشر دانستهاند. (حسینی شاه عبدالعظیمی، 1363: ج 4، 29 و قرائتی، 1383: ج 4، 44 و مکارم شیرازی، 1374: ج 6، 133)
لباس به عنوان یک پدیده فرهنگی قدمتی به اندازه زندگی بشر داشته و در سراسر زندگی انسان و تا هنگام مرگ همراه اوست. پوشاک به
مثابه همراه همیشگی انسان دارای اهمیت فراوانی است که تأثیرات و کارکردهای مختلفی چون فرهنگی، مذهبی-آیینی، سیاسی، اقتصادی، نشانهشناسی و ارتباطی، زیباییشناسی، مردمشناسی، روانی، اقلیمی و…. دارد و میتوان آن را از دیدگاههای مختلفی از قبیل روانشناسی، اخلاق، اقتصاد، جامعهشناسی، مذهب، قانون، تاریخ و جغرافیا بررسی کرد.
کارکردهای گوناگون لباس سبب ظهور مسائل مختلف در حوزه اجتماع مانند مسائل اخلاقی-اجتماعی(عفاف و حجاب، فساد اخلاقی و ناهنجاری های اجتماعی و طرح مسئله امنیت اخلاقی-اجتماعی)، فرهنگی(مد و مدگرایی، تهاجم فرهنگی و غربگرایی و غربزدگی در پوشش، هویت ملی و طرح مسئله لباس ملی) و اقتصادی(سلطه اقتصادی و تبدیل شدن کشورها و جوامع به بازار مصرف تولیدات کشورهای بیگانه و آسیب به تولیدات داخلی) شده است. بر این اساس پوشش یکی از نمادهای فرهنگی و از ارزشهای خاص هر جامعه و فرهنگ و به خصوص فرهنگ اسلامی-ایرانی ما به شمار میرود که در طی چند دهه عمر انقلاب همواره با مسائل فرهنگی و اجتماعی دیگری گره خورده و مورد سؤال واقع شده است.
از سوی دیگر توجه به نقش حکومت در زمینه فرهنگ سازی در این زمینه انکارناپذیر بوده و در نگاهی عمیقتر، ضروری و اساسی است. در سدهی اخیر موضوع پوشش همواره مورد توجه جوامع اسلامی، اندیشمندان و رهبران فرهنگی و دولتها بوده است. در جمهوری اسلامی ایران نیز حجاب و عفاف در طول چند دههی اخیر همواره یکی از معضلهای مهم فرهنگی و اجتماعی جامعه بوده و مورد توجه صاحبنظران، کارشناسان و مسئولان دستگاههای فرهنگی جامعه قرار گرفته است. در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی طرحها و برنامههای مختلفی از سوی نهادها و سازمانهای مختلف در جهت گسترش و نهادینه سازی فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه، تدوین و تصویب شده است.
حال با توجه به اهمیت و ضرورت پوشش به عنوان یکی از مهمترین مسائل فرهنگی جوامع و به خصوص جامعه ایران از یک سو و نقش بیبدیل و غیرقابل انکار حکومتها در این زمینه، بجاست که سیاستهای دولت در این زمینه را مورد سؤال قرار دهیم و بپرسیم حکومت در قبال این مسئله مهم فرهنگی چه اقداماتی انجام داده و سیر تحول سیاستگذاری و مداخله دولت در حوزه پوشش افراد جامعه پس از انقلاب اسلامی ایران تا کنون به چه صورت بوده است.
پدیده لباس و پوشش از مقولههای پر فراز و نشیب در دورههای معاصر بوده است که به رغم گذشت حدود سه دهه از عمر انقلاب اسلامی ایران و تأکید بر این هنجار از ابتدای انقلاب اسلامی هنوز شاهد ثبات کامل در این زمینه نیستیم. این تحقیق به منظور فراهم ساختن پاسخی نظری به این سؤال است که در این مدت چه اقدامات و تدابیری در جهت رسیدن به نقطهای که مسئله حجاب و لباس افراد در جامعه مطابق با موازین فرهنگی- دینی یک جامعه اسلامی باشد صورت پذیرفته است. پاسخ به این سؤال و اطلاع از اقدامات گذشته میتواند در جهت تصمیمگیریها و اقدامات فرا روی سیاستگذاران در این حوزه مؤثر باشد.
حوزه تحقیقات حول مسئله پوشش گسترده و متنوع است. تعداد قابل توجهی از منابع اطلاعاتی در حوزه پوشش مربوط به بررسی فقهی پوشش یا مقایسه پوشش اسلامی با پوشش در دیگر ادیان است. تعدادی نیز به بررسیهای جامعهشناختی، تاریخی، زمینههای اثرپذیری و مانند آن پرداختهاند. یکی از مسائل و حوزههای مطالعاتی و تحقیقاتی مرتبط با بحث رابطه حکومت و پوشش است. در این حوزه نیز منابع اطلاعاتی از منظرهای گوناگون به مسئله پوشش نگریستهاند.
برخی از منابع در این حوزه از منظر حقوقی و کیفری به بررسی رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند که از جمله آنها میتوان به پایاننامهای با عنوان «مداخله کیفری جمهوری اسلامی در زمینه پوشش نامناسب» اشاره کرد. مقالات متعددی نیز از منظر حقوقی و کیفری این بحث را دنبال کردهاند که از جمله آنها «بررسی قوانین کیفری ایران در زمینه پوشش مردم»، «نقد سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران در برخورد با بدحجابی»، «نگرش جرمشناختی به پدیده بیحجابی» و …. را میتوان نام برد.
از سوی دیگر برخی مقالات در این حوزه به رشته تحریر درآمدهاند. این مقالات نیز به مسائلی مانند مبانی مسئولیت و اختیارات و یا وظایف حکومت اسلامی در زمینه پوشش از منظر فقهی پرداختهاند. منابع دیگری نیز از منظر فرهنگی- اجتماعی به رابطه حکومت و پوشش پرداختهاند. در این دسته از منابع نیز مطالعاتی در زمینه جامعهشناسی پوشش، رابطه پوشش با هویت و تکامل اجتماعی، آسیبشناسی نهادها، سیاستها و نظام اجرایی، تحلیل زمینهها و عوامل فرهنگی- اجتماعی مؤثر، راهکارهای و مؤلفهها مداخله در زمینه پوشش و مانند آن مورد بحث قرار گرفته است. آقای شفیعی سروستانی در کتابی با عنوان «حجاب: مسئولیتها و اختیارات دولت اسلامی» به رویکرد یاد شده تعداد قابل توجهی از مقالات این حوزه را که عناوین برخی از آنها در سطور پیشین ذکر شد، جمعآوری کردهاند.
تحقیق پیش رو سعی کرده است تا سیاستگذاری فرهنگی پوشش در جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهد. از این منظر با بررسی رابطه پوشش و فرهنگ، مبانی مداخله حکومت در حوزه فرهنگ را مورد بحث قرار داده و بر این اساس مبانی دخالت حکومت در پوشش و نیز مهمترین بحث در این زمینه یعنی نحوه و چگونگی مداخله حکومت در زمینه پوشش را بررسی کرده است تا در خاتمه و بر اساس مباحث پیشین سیر تحول سیاستها و مداخلات نظام جمهوری اسلامی ایران را در طول سه دهه انقلاب اسلامی از نظر بگذراند.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
در اواخر دهه هشتاد میلادی تقریباً یک مجموعه کاملی از دانش برای سیستمهای خطی به وجود آمده بود (که شامل تکنیکهای بسیار قوی از تحلیل کنترل نیز میشد). تلاش برای استفاده از پیشرفتهای تئوری سیستمهای خطی در سیستمهای غیرخطی بسیاری از محققان را به حرکت واداشت. پیشرفتهایی در این مورد در سیستمهای غیرخطی در موارد مفهومی و مهم، از قبیل کنترلپذیری، رؤیتپذیری و تحققپذیری با موفقیت به حد کمال رسیدند. با وجود پیشرفتهای عمده تا به امروز، تکنیکهای جامع برای پایدارسازی سیستمهای غیرخطی فقط برای کلاسهای مشخصی به وجود آمده است، که این به خاطر پیچیدگی بسیار زیاد رفتار سیستمهای دارای دینامیک غیرخطی میباشد، که مانع از ایجاد یک تئوری یکپارچه میگردد. از طرف دیگر، پیشرفتهای تکنولوژیکی جدید، یک سری مسألههای مهندسی را ایجاد کرده بود که اثرات غیرخطی مشخصی را باید به حساب میآورد، که متاسفانه تئوری پیشرفته نتوانست با آنها به صورت موفقیتآمیز برخورد نماید، زیرا ساختارهای قابل قبولی که با بصورت تحلیلی بدست آمدهاند، لزوماً با محدودیتهای فیزیکی منطبق نیستند (اورتگا، 1998).
موتورهای القایی به دلیل قابلیت اطمینان، استحکام و قیمت کم، امروزه یکی از مهمترین محرکه های سیستمهای صنعتی محسوب میشوند. با این وجود، مبحث کنترل این موتورها به دلیل وجود دینامیکهای تزویج شده چند ورودی چند خروجی با پیچیدگیهای خاصی همراه است. با پیشنهاد روش کنترل برداری در اواخر دهه هفتاد امکان کنترل مستقل گشتاور و شار مغناطیسی برای این موتور فراهم آمد. این روش در شرایط گذرای شار، توانایی کنترل مستقل شار و گشتاور را ندارد. از طرف دیگر تخمین شار روتور ارتباط زیادی به مقدار واقعی مقاومت روتور دارد و مقاومت روتور به دلیل اثرات پوستی و تغییرات حرارتی موتور، مقدار ثابتی نیست. علاوه بر مسئله تاثیر نامعینی های پارامتری برعملکرد موتور، این روش نیاز به انتقال دستگاههای مختصات و نیز رگولاتورهای اضافی برای کنترل جریان موتور نیز دارد.
كنترل موتور القایی به علت استفاده بسیار زیاد آن در صنعت سالهاست مورد بحث و بررسی میباشد. پیدا كردن راهی برای كنترل سرعت، گشتاور و شار این دسته از موتورها، كه هم از لحاظ دقت و پایداری و هم از لحاظ هزینة تمام شده بهتر از گزینههای دیگر باشند، همیشه به عنوان یكی از دغدغههای محققان مطرح بوده است. هدف اصلی از انتخاب یك روش كنترلی برای كنترل موتورالقایی این است كه بهترین مشخصات ممكن برای درایو
انتخاب گردد. به علاوه مهمتر از آن اینكه ایجاد و اجرای آن روش كنترلی ساده باشد. مثلاً الگوریتم ساده، تنظیم ساده و توانایی ایجاد
كنترلكننده سادهتر كه منجر به كنترلكننده ارزانتری خواهد شد.
روش پسیویتی1 به عنوان یك روش كنترلی به علت ماهیت كلینگر آن و نگرش فیزیكی آن به كل سیستم و مبادلات انرژی بین كل سیستم و محیط پیرامون آن در بسیاری از كاربردهای مهندسی بكارگرفته شده است. این روش كه به عنوان یكی از روشهای مهم در بین روشهای دیگر كنترل موتور القایی در سالهای اخیر مطرح شده است و از لحاظ تئوری با روشهای دیگر بسیار متفاوت میباشد، مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.
اولین مبحث در روش پسیویتی مبحث سیستمهای اولر-لاگرانژ2 میباشد، كه تعریف آن برای سیستمها و محدودهای كه این سیستمها را در بر میگیرد، مورد بررسی قرار میگیرد. دومین شاخهی بررسی شده مفهوم بنیادی پسیویتی میباشد. خاصیت مهم روش طراحی کنترلكننده پیشنهادی این است که بر مبنای خاصیت ورودی–خروجی پسیویتی میباشد. بنابراین به طور معمول نیازی به اندازهگیری تمام حالات برای رسیدن به عوامل کنترلی ندارد. این روش از بررسی ویژگیهای فیزیکی مانند حفظ انرژی3 و عدم فعالیت (پسیویتی) نتیجه میشود. این روش باید با روش خطیسازی فیدبک4 مقایسه شود، که از محاسبات ریاضی محض نتیجه میشود. به زبان ساده، در طراحی بر اساس PBC ( Passivity Based Control ) هدف در شکلدهی انرژی5 سیستم در مسیری است که ما را به تعقیب خروجی مجانبی مطلوب برساند. هدف اصلی برای کنترل سیستم رسیدن به دینامیکهای مطلوب بدون حذف دینامیکهای سیستم حلقهبستهی غیرخطی و یا برخورد با تکینیهای کنترلكننده میباشد. مدلی كه از آن استفاده شده است، مدل فیزیكی موتور القایی میباشد كه در كنترل غیرخطی به عنوان روشی كه بسیاری از مشكلات روشهای كنترلی دیگر را ندارد مطرح است. ( Ortega, Loria, Nicklasson, Sira-Ramirez,1998 )
با توجه به اینكه در كشور ما تحقیق و پیادهسازی این روش در كاربردهای مهندسی مورد توجه قرار نگرفته است بر آن شدیم تا در این پایاننامه یك روش بهبود یافته از آن را در كنترل موتور القایی طراحی نموده و نتایج شبیهسازی و مزایا و معایب این روش را در این مورد خاص بیان نماییم. امید است محققان عزیز كشورمان با تحقیق بر روی كاربردهای بسیار این روش نسبتاً جدید، در راستای پیشرفت هر چه بیشتر میهن اسلامیمان گامهای بلندی بردارند.
در این پایاننامه ابتدا در فصل 1 به بیان خلاصهای از پیشینه پژوهش میپردازیم. در ادامه در فصل 2 به معرفی چند انواع روشهای كنترل موتور القایی میپردازیم. در فصل 3 تعریف پسیویتی و معادلات حركت اولر-لاگرانژ خواهد آمد. سپس اثبات پسیو بودن این سیستمها و معادلات فیزیكی و انرژی كل سیستم مورد بررسی قرار میگیرد. در فصل 4 اثبات اولر-لاگرانژ و پسیویتی موتور القایی مورد بحث قرار میگیرد و سپس مدل مناسب برای موتور القایی تعریف شده و كنترلكننده مبتنی بر پسیویتی برای رهگیری گشتاور- سرعت ارائه شده توسط اورتگا [3]، با جزئیات آن معرفی و سپس كنترلكنندة پیشنهادی طراحی و تشریح میشود. در نهایت در فصل 5 نتایج شبیهسازی این كنترلكننده با كنترلكننده ارائه شده توسط اورتگا مقایسه میشود.
و اساس مطالعات سیاسی دولت، حکومت و جامعه که روابط و مناسبات این اجزا پیش زمینه و سرآغاز مطالعات رشته های سیاسی و بین الملل را تشکیل میدهد و بدون شناخت ملت و عناصر ملت سازی، مطالعه در زمینه علوم فوق کاری بیهوده و بدون محتوی خواهد بود، زیرا ملت به عنوان موضوع کلان و پیچیده اسکلت بندی مطالعات سیاسی و بین الملل را تشکیل می دهد.
واقعیت پدیده ملت سازی و گونه های مختلف سیاست های ملت سازی قدمتی تاریخی دارد اما نظریه پردازی پیرامون آن با پیدایش دولت – ملت های مدرن اروپایی و شیوع نظریه های نوسازی و توسعه مقارن شده است. در همین راستا صاحب نظران مختلف درباره مؤلفه ها و عناصر ملت، شیوه های شکل گیری ناسیونالیسم و ملی گرایی در میان ملت ها و نسبت ملت به عنوان کل با هویت های خرده مثل گروه های قومی، نژادی، زبانی و مذهبی و نسبت سیاست ملت سازی با دموکراسی، آزادی، خشونت یا همزیستی سیاسی و الگوهای متفاوت ملت سازی در ملت های نوپا و تاریخی نظریه های متعددی را مطرح نموده اند.
کشور ایران به عنوان یکی از تمدنهای کهن در طول تاریخ فراز و فرودهایی داشته و حوادث گوناگونی را پشت سرگذاشته است ولی ملت ایران توانسته ماندگاری خود را با وجود تحولات بزرگ در تمام عصرها و دورهها حفظ نماید. بنابراین شناخت الگوها و گونه های ملت سازی در ایران و خصوصاً بعد از انقلاب اسلامی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
لذا با توجه به این توضیحات و همچنین به دلیل اهمیت موضوع ونبود کارهای تحقیقی پیرامون ملت سازی در ایران، خصوصاً در مطالعات موردی پیرامون جمهوری اسلامی، دراین پژوهش سعی گردیده است تا الگوهای ملت سازی اتخاذ شده از سوی دولتهای بعد از انقلاب اسلامی
مورد مطالعه قرار گیرد ونقش آن در روند توسعه و تعالی ایران در طی دوره های مختلف علی الخصوص در دوران سازندگی و اصلاحات مورد کاوش و بررسی قرار گیرد.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است
تحقیق
هایک و رالز دو تن از فیلسوفان سیاسی غرب در قرن بیستم هستند و شناخت و درک صحیح مبانی فکری آنان دارای اهمیت می باشد. آزادی از جمله مفاهیم بنیادینی است که آن دو اندیشمند پیرامون آن نظراتی ارائه نمود ه اند، لذا شناخت این مفهوم به صورت تطبیقی در آراء هایک و رالز حائز اهمیت است.
آزادی طبق نظر برخی ازواژه اوستایی آزاته و یا واژه پهلوی آزاتیه گرفته شده است. قدیمی ترین تعابیر در مورد آزادی در آثار اندیشمندان یونان باستان آمده است. ماده 4 اعلامیه حقوق بشرو شهروند که در سال 1789 به دنبال انقلاب کبیربه وسیله مجلس موسسان فرانسه به تصویب رسید آزادی را چنین تعریف کرده است: آزادی عبارت است ازاختیارانجام هرآنچه به شخص دیگر آسیب نرساند. از این رو بهره گیری هر فرد از حقوق طبیعی خویش هیچ محدودیتی ندارد مگر حدودی که بهره مندی دیگر اعضای جامعه از همان حقوق را تضمین می کند، تعیین این حدود تنها برعهده قانون است(سن، 25:1389). آزادی برای حفظ سلامت جامعه و جلوگیری از سوءاستفاده از قدرت و موقعیت ضروری می باشد.
دو موضوع مهم و اساسی زندگی هایک نخست آزادی و دوم نظم است و به عقیده وی آزادی مهمترین دستاورد تمدن مدرن و در عین حال شرط لازم برای دوام و بقای آن است. منظور وی از آزادی عمدتا آزادی سیاسی و مدنی فردی (محدود کردن قدرت دولت توسط قانون) است و معتقد است حکومت قانون اندیشه مرکزی آزادی سیاسی را تشکیل می دهد ودرمقابل رالز برای نهادینهشدن دموکراسی و آزادی، تحقق برابری « عدالت اجتماعی» را یک اصل میداند و می گوید حکومت قانون پیوند نزدیکی با آزادی دارد، بنابر آنچه گفته شد تطبیق مفهوم آزادی در اندیشه هایک و رالز مسئله این پژوهش است.
محوراصلی اندیشه هایک برمحورارزشهای لیبرالیسم راستین و آزادی های فردی تضمین شده و موکد در آن شکل گرفته است. آزادی
فردی در مفهومی که هایک ازآن دارد زاییده و مخلوق قانون است و بیرون از جامعه مدنی نمی تواند وجود داشته باشد و حکومت قانون اگر درست فهمیده و به صورتی منسجم به اجرا گذاشته شود بایستی لزوما حافظ آزادی فردی باشد، درمقابل جان رالز درصدد آشتی میان عدالت اجتماعی و آزادی فردی می باشد، از دید اواصل اول عدالت از آزادی برابروفرصت های برابردفاع میکند، به عبارت دیگر در اصل اول که اصل بیشترین آزادی برابر خوانده می شود حقوق سیاسی و مدنی هر کس با دیگران برابر است. آزادی های اساسی را تنها میتوان به خاطر خود آزادی محدود کرد.
هایک آزادی فردی را درساخت مناسبات اقتصادی جامعه مهمتر و کارسازترازعدالت اقتصادی در زمینه توزیع درآمد می داند و پیشنهاد قطعی رالز این است که در صورت وجود تضاد بین آزادی و نیازهای اقتصادی، آزادی باید حق تقدم بی چون و چرا داشته باشد. محوراندیشه سیاسی هایک مفهوم آزادی است و به نظر وی آزادی صرفا ارزش نیست بلکه منبع و شرط اخلاقی ترین ارزش هاست. ارزش آزادی در امورپیش بینی نا پذیری است که از تحقق آن ناشی می شود. آن آزادی که پیشاپیش آثار مثبتش معلوم باشد آزادی نیست. او هوادار مفهوم منفی آزادی است، آزادی بدین معنا فقدان و نفی شرایط نا مطلوب است. وی معتقد است که آزادی وسیله ای برای رسیدن به یک هدف عالی سیاسی نیست، بلکه خود همان هدف عالی سیاسی است. در مقابل ازجمله مشهورترین تئوریها پیرامون عدالت و آزادی در غرب جدید تئوری عدالت جان رالز میباشد که کالبد اصلی آن را مفهوم آزادی تشکیل میدهد، بطوری که اگر دکترین آزادی را از تئوری عدالت او جدا کنیم آنچه بر جا میماند مدّلل و قابل دفاع نخواهد بود. وی معتقد است همیشه می توان آزادی را با استناد به اقلام سه گانه توضیح داد: کارگزاران آزاد، حدود یا قیودی که آنها از آن حدود و قیود آزاد و رها هستند و آنچه آنها آزادند انجام دهند یا ندهند. وی می گوید مهم است که بدانیم آزادی های اساسی باید به مثابه یک کل یا یک نظام ارزیابی شوند، یعنی ارزش یکی از آزادی ها به طورمعمول به مشخص کردن آزادی های دیگر بستگی دارد و این همبستگی باید عموماً در تدوین چا رچوب یک قانون اساسی و قانونگذاری مطمح نظر قرار گیرد، روشن است که هر گاه آزادی ها بدون محدودیت باشند با یکدیگر تصادم میکنند.
با توجه باینکه مفهوم آزادی علیرغم گذشت سالیان زیاد از بررسی و کنکاش بشرهیچگاه از صدرموضوعات مجادله ای چه درفضای کاملاً آکادمیک و چه درفضای کاملاً عمل گرا خارج نشده و اهمیت یگانه خود را حفظ کرده وتعابیر و تفاسیر مختلفی از ان ارائه گردیده و یكی از مناقشهانگیزترین بحث های روزگار ما و یک نیازحیاتی و فراتر از آن یک حق بزرگ است، بدین جهت شناخت این مفهوم به صورت تطبیقی در آرائ این دو اندیشمند حائز اهمیت است. حال باید دید که آیا میتوان وجوه اشتراک و افتراق را پیرامون مساله آزادی در نظریات این دو اندیشمند یافت و از آن به عنوان ابزاری برای درک بهتر از مفهوم آزادی و باز کردن افق های تازه ای در آزادی استفاده کرد یا خیر.
***ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل و با فرمت ورد موجود است***
متن کامل را می توانید دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)
ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه
با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند
موجود است