کم توانی ذهنی به دلیل اثرات جانبی و شیوع گسترده آن یکی از اختلالات رایج رشد محسوب می شود. شیوع کم توانی ذهنی در جمعیت کلی حدود 3 درصد است. علاوه بر شیوع گسترده آن، این اختلال با ناهنجاری های رشدی در جنبه های مختلف فیزیکی، روانی، اجتماعی و آموزشی همراه است (رضاییان، محمدی و فلاح، 2007).
بسیاری از محققان شیوع حواسپرتی در کودکان کم توان ذهنی را تصدیق می کنند. میزان شیوع اختلال کمبود توجه[1] بر طبق آمار “انجمن روانپزشکی امریکا[2]”در کم توانان ذهنی 9 الی 18 برابر بیشتر از جمعیت عادی است (لم لن تایر[3]، 2000). توجه برای عملکردهای شناختی بسیار اساسی است و برای یادگیری و اکتساب مهارت های شناختی-رفتاری- اجتماعی و زبان ضروری به شمار می رود. توجه کردن و توجه ترکیبی از فرایندهای درونی در یادگیری است. بسیاری از یادگیرندگان استثنایی می توانند ببینند و بشنوند، اما بسیاری از آن ها چیزهایی را که از آن ها می خواهیم، نمی توانند انجام دهند. بسیاری از آن ها ظرفیت نگهداری آنچه را که یاد می گیرند، دارند اما این کار را انجام نمی دهند، زیرا که توجه نمی کنند (کریمنز، 2006).
کریمنز (2006) به نقل از وود[4] و لازاری[5] (1997) توجه را اینگونه تعریف می کند: توانایی تمرکز بر روی یک محرک و نگهداری این توجه در طول یک مدت خاص؛ آنها چهار مقوله متفاوت از کمبود توجه را که در دانش آموزان کم توان ذهنی معمول است، شرح می دهند که توجه بیش از اندازه[6]، توجه کمتر از اندازه[7]، درجاماندگی[8] و حساسیت بالابه اطلاعات نام دارد.توجه بیش از اندازه که انتقال در آن به سختی صورت می گیرد، زمانی است که کودک نمی تواند به راحتی توجه خود را از یک فعالیت به فعالیت دیگر انتقال دهد. توجه کمتر از اندازه به طور معمول با عنوان حواسپرتی شناخته شده است. این بدان معنی است که نمی تواند بین آن چیزی که مهم است و آن چیزی که مهم نیست، تفاوت قائل شود. درجاماندگی شامل گیر کردن در یک فعالیت، لغت یا اصطلاح تکراری است و حساسیت بالا به اطلاعات زمانی است که اطلاعاتی که توسط حواس دریافت می شود، توسط محرک های دیگر مسدود می شود و تمرکز کردن روی عملی که در دست است را غیر ممکن می سازد.
. 2
1-1- صرع. 2
1-2- طبقه بندی تشنجهای صرعی. 2
1-3- مکانیسم تشنجهای صرعی. 4
1-4- کانالهای یونی دخیل در صرع. 5
1-4-1- کانالهای کلسیمی T- Type. 6
1-5- داروهای کنترل صرع. 7
1-5-1- مکانیسم عملکرد اتوسوکسیماید. 8
1-6- مکانیسمهای اساسی عوارض جانبی داروهای ضدصرع در دوران جنینی. 9
1-7- افسردگی. 10
1-7-1- ارتباط صرع و افسردگی.. 11
1-7-2- علل بروز. 11
1-7-3- ساختارهای مغزی مشترک در افسردگی و صرع. 12
1-7-4- داروهای ضدصرع و رفتارهای شبه افسردگی.. 14
1-7-5- نقص انتقال سروتونرژیک و افسردگی.. 14
1-8- فلوکستین. 15
1-8-1- تنظیم انتقال سروتونرژیک توسط فلوکستین.. 16
1-9- هسته سجافی پشتی. 18
1-9-1- ارتباط هسته سجافی پشتی و افسردگی.. 18
1-10- اضطراب.. 19
1-10-1- نواحی مغزی دخیل در اضطراب.. 19
1-11- مرگ سلولی. 20
1-12- آپاپتوز 21
1-12-1- نقش آپاپتوز. 22
1-13- کاسپازها 22
1-13-1- انواع کاسپازها 23
1-13-2- کاسپاز 3.. 23
فصل دوم : بر تحقیقات گذشته
2- مرروی بر تحقیقات گذشته. 11
2-1- اثرات جانبی دریافت داروهای ضدصرع بر تکوین و عملکرد مغز 11
2-2- عوارض مصرف اتوسوکسیماید و سایر مهارکنندههای کانالهای کلسیمی. 14
2-3- هدف.. 16
فصل سوم : مواد و روشها
3- مواد و روشها 56
3-1- مواد مورد نیاز 56
3-2- وسایل و دستگاهها 57
3-3- روش انجام کار 57
3-4- آزمون حرکتی Open field. 59
3-5- ماز بعلاوه مرتفع. 61
3-6- آزمون شنای اجباری. 62
3-7- آمادهسازی محلولهای پرفیوژن. 64
3-7-1- پرفیوژن و خارج کردن مغز از جمجمه. 64
3-7-2- برشگیری.. 65
3-7-3- ایمونوهیستوشیمی.. 66
3-7-4- مطالعه میکروسکوپی.. 67
3-8- آنالیز آماری. 67
فصل چهارم : نتایج
4- نتایج. 69
4-1 مطالعه فعالیت حرکتی. 69
4-2- اضطراب.. 71
4-3- تأثیر دریافت اتوسوکسیماید بر آزمون شنای اجباری. 72
4-4- اثرات دریافت اتوسوکسیماید در دورهی تکوین بر ناحیهی سجافی پشتی. 78
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
5- بحث و نتیجهگیری. 83
منابع و مأخذ………………………………………………………………………. 86
فهرست نمودارها
عنوان صفحه
نمودار 4-1- مقایسه میانگین تعداد دفعات عبور از خطوط موشهای نر در گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در آزمون .Open field. 69
نمودار 4-2- مقایسه میانگین تعداد دفعات عبور از خطوط موشهای ماده در گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در آزمون .Open field. 70
نمودار 4-3- مقایسه میانگین مدت زمان حضور در بازوی باز در موشهای نر گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ماز بعلاوه مرتفع. 71
نمودار 4-4- مقایسه میانگین مدت زمان حضور در بازوی باز در موشهای ماده گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ماز بعلاوه مرتفع. 72
نمودار 4-5- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز اول بین موشهای نر گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 73
نمودار 4-6- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز اول بین موشهای ماده گروههای کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 74
نمودار 4-7- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز دوم بین موشهای نر گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 75
نمودار 4-8- مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز دوم بین موشهای ماده گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 76
نمودار 4-9- مقایسه میانگین دفعات غوص در آزمون شنای اجباری در روز اول بین موشهای نر گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 77
موشهای ماده گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید. 78
نمودار 4-11- مقایسه میانگین تعداد نورونهای CSP+ بین موشهای نر گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ناحیه هسته سجافی پشتی. 79
نمودار 4-12- مقایسه میانگین تعداد نورونهای CSP+ بین موشهای ماده گروه کنترل و دریافت کننده ساخارین و اتوسوکسیماید در ناحیه هسته سجافی پشتی. 80
فهرست شکلها
عنوان صفحه
شکل 1-1- ساختار مولکول اتوسوکسیماید. 9
شکل1-2- ساختار مولکول فلوکستین.. 16
شکل 3-1- تست اسمیر (اسپرمهای موش صحرایی) 59
شکل 3-2- دستگاه تست فعالیت حرکتی.. 60
شکل 3-3- دستگاه ماز بعلاوه مرتفع.. 61
شکل 3-4- آزمون شنای اجباری.. 63
شکل 3-5- پرفیوژن.. 65
شکل 4-1- هسته سجافی پشتی در گروههای کنترل، شاهد و تیمار. 81
صرع یک اختلال پیچیده عصبی میباشد که 1 تا 2 درصد از کلّ جمعیت جهان را مورد تأثیر قرار داده است. عفونتهای سیستم عصبی مرکزی، شوک عاطفی، اختلالات متابولیک، الکل، تومورهای مغزی و مشکلات عروقی مغز از مهمترین عوامل زمینهساز صرع هستند. صرع معمولاً قابل کنترل اما غیر قابل درمان است(Cascino, 1994) . تشنج مشخّصه اصلی صرع است و بیانگر فعّالیت نورونی غیرطبیعی و بیش از حدّ مغز میباشد که با یک الگوی خودبخودی، تکرار شونده و غیر قابل پیشبینی بروز میکند (Stafstrom, 2003). البته، تشنجی را مشخّصه صرع میدانیم که بدون عامل برانگیزنده خاصّی مثل افت قند خون و تب ظاهر شود.
طبقه بندی تشنجهای صرعی در سال 1981 توسط اتّحادیه بینالمللی مبارزه با صرع صورت گرفت (Okuma, 2004). این طبقهبندی بر اساس بیان بالینی تشنج و تصویر الکتروانسفالوگرام در طول و بین تشنجها به دست آمده است. تقسیمبندی عمده در این طبقهبندی شامل
تشنجهای جزئی و فراگیر است. در تشنجهای جزئی، تخلیههای الکتریکی غیرطبیعی در
ناحیهای موضعی از مغز شروع میشوند. علائم، وابسته به آن بخشی از مغز است که تحت تأثیر قرار میگیرد. این تخلیهها ممکن است موضعی باقی بمانند، یا ممکن است به سایر نقاط مغز گسترش یابند و تشنجها فراگیر شوند (تشنجهای فراگیر ثانویه[1]). در تشنجهای فراگیر، تشنجها در هر دو نیمکره مغز به طور همزمان شروع میشوند. تشنجهای جزئی بیشتر در این چارچوب شرح داده میشوند که اگر هوشیاری تحت تأثیر قرار نگیرد تشنج ساده[2] و اگر هوشیاری تحت تأثیر قرار گیرد تشنج پیچیده[3] نامیده میشود. تشنجهای فراگیر بیشتر بر اساس اینکه به چه شیوهای بدن را تحت تأثیر قرار میدهند توصیف میشوند، با این حال در همه آنها از دست دادن هوشیاری وجود دارد. اینها شامل تشنجهای غائب[4]، میوکلونیک و تونیک – کلونیک
میباشند (Morimoto et al., 2004). تشنج ژنرالیزه از نوع غائب که در اصل “Petit mal” نامیده میشود، یکی از چندین نوع تشنج است که در اواخر قرن هجدهم در فرانسه به عنوان”little illness” معرفی شد (Daly, 1968).
از هر هفده کودک مبتلا به صرع حدود ده کودک مبتلا به صرع غائب هستند. این اختلال عصبی در بین کودکان 5 تا 15 ساله که زمینه قوی ژنتیکی برای ابتلا به این بیماری را دارند شایعتر است. این بیماری به واسطه دورههای کوتاه ناخودآگاهی که در آن هوشیاری مختل میشود مشخص شده است. صرع غائب، فاقد دورههای تشنج شدید بوده و در ثبت الکتروانسفالوگرافی به صورت دورهای از فعالیت نورونی هماهنگ و یک الگوی اسپایک و امواجی با فرکانس تقریبی سه هرتزی مشخص میشود. تحریکپذیری بیش از حدّ قشر مغز و بر همکنش آن با تالاموس مولّد الگوی ریتمی شاخص صرع غائب در حلقه تالاموکورتیکال است که در آن دورههای فعالیت انفجاری ریتمیک، حاصل اختلال در فعالیت نورونهای گابائرژیک هستههای تالاموکورتیکال است که کانالهای کلسیمی نوع Tبا آستانه پایین یک نقش مرکزی در ایجاد این الگو ایفا میکنند (Coulter et al., 1989).
جهش در زیر واحد γ2 رسپتورهای GABAبا کاهش بیان این زیر واحد همراه خواهد بود. نتیجهاش کاهش وقایعی در قشر سوماتوسنسوری است که توسط رسپتور GABAA میانجیگری میشود و این امر مرتبط با صرع غائب در کودکان است
(Mcdonald et al., 2010).
به دلیل تعدادی از اختلالات مرتبط با تشنج غائب، درمان دارویی برای کودکان مبتلا به این بیماری موردنیاز است. در حال حاضر داروهای صرع غائب شامل والپروات سدیم[5]، اتوسوکسیماید[6] و لاموتریژین[7] است (Matricardi et al., 2014).
[1] Secondry generalized seizures
[2] Simple seizure
[3] Complex seizure
[4] Absence seizures
[5] Valproate sodium
[6] Ethosuximide
[7] Lamotrigine
صرع از جمله اختلالات سیستم عصبی مرکزی است که در آن یک ناحیه محدود مغزی و یا نواحی گستردهای از مغز فعالیتهای کنترل نشده خودبخودی نشان میدهند. این بیماری مجموعهای از سندرمهای جداگانه است که یا اولیهاند ویا متعاقب صدمات مغزی به وجود میآیند. کانون صرعزا میتواند به وسیله فاکتورهای متفاوت و متنوع ژنتیکی و محیطی ایجاد شود (Cavalheiro et al., 1991; Lopez da Silva et al., 1992). شواهدی مبنی بر دخالت تغییر در سیستمهای نوروترنسمیتری مختلف به ویژه گلوتامات، آسپارتات و گابا در ایجاد صرع وجود دارد (Pinto et al., 2005). به طور کلی تغییر در الگوی فعالیت سیناپسها و مختل شدن عملکرد کانالهای یونی، بعنوان مکانیسمهای اصلی زمینهساز حملههای صرعی شناخته شدهاند (Nobels, 2003; Wuttke and Lerche, 2006).
اسانسهای گیاهی[1] و انواع عصارههای گیاهی از رایجترین فراوردههای استخراجی از گیاهان هستند که در طب سنتی و نوین جهت درمان صرع مصرف میشوند. اسانسهای روغنی به دلیل تبخیر شدن در دماهای معمولی روغنهای فرار نیز نامیده میشوند. ترپنها و فنیلپروپانوئیدها دو دسته گسترده از اسانسهای روغنی هستند (de Almeida et al., 2011). این محصولات حاوی طیف وسیعی از ترکیبات با ویژگیهای ساختمانی متنوع هستند که برخی از آنها قادرند از بروز الگوی فعالیت صرعی در نورونها جلوگیری کنند. اثرات درمانی چنین ترکیباتی غالباً برایند برهم کنش و تاثیر چندین ترکیب است که میتوانند تقویت کننده (سینرژیک) یا مخالف هم باشند. تصور عمومی مبنی بر بیضرر بودن فراوردههای گیاهی باعث شده که در بسیاری موارد بیماران به خود درمانی با چنین محصولاتی روی آورند و حتی پزشک معالج خود را از مصرف چنین ترکیباتی آگاه نکنند که میتواند برهمکنش نامطلوب با داروهای تجویز شده توسط پزشک را به دنبال داشته باشد (Spinella, 2001; Ruha et al., 2003). شناسایی مکانیسمهای دخیل در اثرات فراوردهای گیاهی با پتانسیل درمانی میتواند ضمن کمک به کاربرد موثرتر آنها در درمان صرع از بروز برهمکنشهای نامطلوب نیز جلوگیری نماید.
مونوترپنها از جمله رایجترین ترکیباتی هستند که هم در فراوردههای گیاهی با اثر صرع زا[4] و هم فراوردههایی با اثرات ضد صرعی حضور دارند (Burkhard et al., 1999). این ترکیبات با فرمول مولکولیC10H16 به طور وسیعی در گیاهان و به ویژه در اسانسهای روغنی یافت می
شوند (Ishida, 2005) و با تعدیل سیستم گاباارژیک و گلوتاماترژیک اثرات ضد صرعی خود را اعمال میکنند (Sayyah et al., 2004). به برخی از مونوترپنها از جمله لینالول[5]، اوجنول[6]، منتول[7] و لیمونن[8] اثرات ضدصرعی نسبت داده شده است (Burkhard et al., 1999).
لینالول، مونوترپنی است که به عنوان ترکیب اصلی در بسیاری از اسانسهای روغنی معطر وجود دارد. مطالعات متعددی تاثیر آرامبخشی و ضد صرعی لینالول را گزارش کردهاند. گیاهانی مانند گشنیز Coriandrum sativum و برگبو Laurus nobilis که در طب سنتی به عنوان ترکیبات ضد تشنج به کار رفته و اثرات ضد صرعی آنها تایید شده حاوی لینالول هستند (Elisabetsky et al., 1995; Sayyah et al., 2002). اثرات آرامبخشی و خوابآوری روغن Aniba rosaeodora، به میزان بالای لینالول در آن نسبت داده شده است (de Almeida et al., 2009a).
رسپتورهای NMDAنقش کلیدی در تولید وگسترش حملات صرعی دارند. جلوگیری از رهایش و تاثیر تحریکی گلوتامات از طریق مهار رقابتی رسپتورهای NMDA به عنوان مکانیسم اصلی اثرات ضد صرع این مونوترپن پیشنهاد شده است. در تحقیقات مختلف نشان داده شده است که لینالول اثر ضد تشنجی خود را از طریق اثر مهاری روی متصل شدن گلوتامات در کورتکس موش صحرایی و تاثیر بر روی انتقالات گاباارژیک و گلوتامات ارژیک ایجاد مینماید (Brum et al., 2001). de Almedia وهمکاران با توجه به تاثیر این روغن در کاهش تحریکپذیری عصبی و کاهش دامنه پتانسیل عمل در عصب سیاتیک و نظر به فقدان رسپتورهای NMDA یا گابا در تنهی عصب پیشنهاد کردهاند که این تاثیر تا حدودی از طریق تاثیر بر کانالهای یونی مانند مهار کانالهای سدیمی وابسته به ولتاژ یا افزایش کنداکتانس پتاسیمی اعمال میشود (de Almedia et al., 2009). از آن جایی که تعدیل کانالهای وابسته به ولتاژ به وسیله داروها یک اصل درمانی است، لینالول ممکن است از این طریق با فرآیندهای سلولی مرتبط با صرع تداخل نماید .(Altrup et al., 2003)
[1]Essential oils
[2] Terpens
[3] Phenylpropanoids
[4] Epileptogene
[5] linalool
[6] Eugenol
[7] Menthol
[8] limonene
…………………………………………………………………………………………………………………………2
1-2) ترکیبات ارگانوفسفره ………………………………………………………………………………………………………. 3
1-3) افسردگی ……………………………………………………………………………………………………………………….. 4
فصل دوم: بر اطلاعات موجود
2-1) ترکیبات ارگانوفسفره ………………………………………………………………………………………………………. 8
2-2) سیستم سروتونرژیک ………………………………………………………………………………………………………. 9
2-3) تشنجهای صرعی ………………………………………………………………………………………………………….. 13
2-4) طبقه بندی تشنجهای صرعی ………………………………………………………………………………………. 13
2-5) مکانیسم تشنجهای صرعی …………………………………………………………………………………………… 14
2-6) کیندلینگ ……………………………………………………………………………………………………………………… 17
2-7) داروهای ضد تشنجی ……………………………………………………………………………………………………. 18
2-7-1) فنوباربیتال ………………………………………………………………………………………………………………… 19
2-7-2) اتوسوکسیماید ………………………………………………………………………………………………………….. 20
2-7-3) اسکاپولامین ……………………………………………………………………………………………………………… 21
2-8) افسردگی ……………………………………………………………………………………………………………………….. 23
2-9) علل بروز ……………………………………………………………………………………………………………………….. 23
2-10) افسردگی و صرع ………………………………………………………………………………………………………… 24
2-11) ساختارهای مغزی مشترک در افسردگی و صرع ………………………………………………………. 25
2-12) کیندلینگ در مطالعه ارتباط صرع و افسردگی …………………………………………………………. 27
2-13) نقص انتقال سروتونرژیک و افسردگی ……………………………………………………………………….. 31
2-14) نقص انتقال سروتونرژیک و صرع ……………………………………………………………………………….. 32
2-15) فلوکسیتین …………………………………………………………………………………………………………………. 33
2-16) تنظیم انتقال سروتونرژیک توسط فلوکسیتین ………………………………………………………….. 34
2-17) هدف …………………………………………………………………………………………………………………………. 35
فصل سوم: مواد و روشها
3-1) مواد مورد استفاده …………………………………………………………………………………………………………. 38
3-2) وسایل و دستگاهها…………………………………………………………………………………………………………. 39
3-3) روش انجام کار ……………………………………………………………………………………………………………… 39
3-4) آزمون شنای اجباری …………………………………………………………………………………………………….. 41
3-5) تست ترجیح مزه …………………………………………………………………………………………………………… 42
3-6) آزمون آماری …………………………………………………………………………………………………………………. 43
فصل چهارم: نتایج
4-1) تأثیر مجاورت با کورپیریفاس در دوره نوزادی بر تشنچ حاد در ابتدای دوره نوجوانی و بلوغ …………………………………………………………………………………………………………………………………………. 45
4-2) تأثیر دریافت کورپیریفاس در ابتدای دوره پس از تولد بر فرایند کیندلینگ در دوره بلوغ …………………………………………………………………………………………………………………………………………………. 51
4-3) تأثیر دریافت کورپیریفاس بر آزمون شنای اجباری بعد از کیندلینگ ………………………… 53
4-4) تأثیر دریافت کورپیریفاس بر آزمون ترجیح مزه بعد از کیندلینگ ……………………………… 54
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
5-1) بحث ……………………………………………………………………………………………………………………………… 56
5-1-1) تأثیر کورپیریفاس بر تشنج حاد ………………………………………………………………………………. 56
5-1-2) تأثیر کورپیریفاس بر کیندلینگ ………………………………………………………………………………. 58
5-1-3) تأثیر کورپیریفاس بر افسردگی ………………………………………………………………………………… 59
5-2) نتیجهگیری …………………………………………………………………………………………………………………… 62
5-3) پیشنهادات برای مطالعات آینده …………………………………………………………………………………… 63
فهرست منابع و ماخذ ……………………………………………………………………………………………………………… 64
فهرست نمودارها
عنوان……………………………………………………………………………………………………………………………..صفحه
نمودار4-1) مقایسه میانگین تاخیر در شروع اولین علائم تشنج موشهای نر 30 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …………………………..46
نمودار4-2) مقایسه میانگین تاخیر در شروع اولین علائم تشنج موشهای ماده 30 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …………………………..46
نمودار4-3) مقایسه میانگین تاخیر در شروع اولین علائم تشنج موشهای نر 60 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …………………………..47
نمودار4-4) مقایسه میانگین تاخیر در شروع اولین علائم تشنج موشهای ماده 60 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …………………………. 48
نمودار 4-5) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتیلن تترازول برای شروع تشنج موشهای نر 30 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف ….. 49
نمودار4-6) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتیلن تترازول برای شروع تشنج موشهای ماده 30 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …… 49
نمودار 4-7) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتیلن تترازول برای شروع تشنج موشهای نر 60 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …… 50
نمودار4-8) مقایسه میانگین غلظت آستانه پنتیلن تترازول برای شروع تشنج موشهای ماده 60 روزه در گروه دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد پس از دریافت پیشتیمارهای مختلف …… 51
نمودار 4-9) مقایسه میانگین شدت فعالیت صرعی در طی دوره کیندلینگ با پنتیلنتترازول بین موشهای نر از گروه دریافت کننده کورپیریفاس و گروه شاهد …………………………………………52
نمودار 4-10) مقایسه میانگین شدت فعالیت صرعی در طی دوره کیندلینگ با پنتیلنتترازول بین موشهای ماده از گروه دریافت کننده کورپیریفاس و گروه شاهد ……………………………………..52
نمودار 4-11) مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز اول بین گروههای دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد …………………………………………………………………………53
نمودار 4-12) مقایسه میانگین مدت زمان عدم تحرک در آزمون شنای اجباری در روز دوم (پس از دریافت فلوکسیتین) بین گروههای دریافت کننده کورپیریفاس و شاهد ………………….53
نمودار 4-13) مقایسه بین گروههای دریافت کننده کورپیریفاس و گروه شاهد براساس ترجیح محلول ساخارین به آب در آزمون ترجیح مزه …………………………………………………………………………54
:
1-1-1 (ترکیبات ارگانوفسفره[1]
ترکیبات ارگانوفسفره بهعنوان حشرهکش در کشاورزی، دامپروری و حتی مصارف خانگی استفاده میشوند. علیرغم محدودیتهای اعمال شده در جهت کاهش تولید و مصرف این ترکیبات، هنوز بیش از نیمی از حشرهکشهای مصرفی حاوی ترکیبات ارگانوفسفره هستند که از جمله مهمترین آلایندههای محیط زیست هستند (Fenske et al., 1990; Eskenazi et al.,1999) استفاده از حشرهکشهای ارگانوفسفره بهدلیل اثرات مخربی که بر رشد مغز دارند در سالهای اخیر محدود شده، با این حال مصرف بعضی از این ارگانوفسفرهها مثل کورپیریفاس[2] به دلیل پایداری بیشتر و سمیت سیستمیک کمتر هنوز ادامه دارد (U. S. EPA 2004). مسمومیت با ترکیبات ارگانوفسفره اثرات متنوعی روی سیستمهای مختلف محیطی و مرکزی دارد.
درکلینیک مسمومیت با ترکیبات ارگانوفسفره غالباً با میزان مهار استیلکولیناستراز[3] سنجش میشود (Ricceri et al., 2003; Jamson et al., 2007). یکی از تاثیرات این مهار، تحریک بیش از حد سیناپسهای کولینرژیک و سیستم عصبی پاراسمپاتیک است که نشانههای آن شامل تنگ شدن مجاری هوایی، تعریق، ترشح بزاق، بی اشتهایی، انقباضات شکمی، استفراغ، بی اختیاری مدفوع و افزایش ادرار میباشد. همچنین ارگانوفسفرهها باعث ایجاد تیکهای ماهیچهای و انقباضات کوچک و غیرارادی عضلات در زیر پوست میشوند. این تاثیرات، ماهیچههای تنفسی را نیز درگیر میکنند. ترکیبات ارگانوفسفره قادرند بر روی سیستم عصبی مرکزی نیز تاثیر بگذارند که نتیجه آن، اضطراب، تخریب حافظه، نقص در سخن گفتن، تشنج و کما میباشد .(Dubois, 1971)ارگانوفسفرههای مختلف تاثیرات سمی متفاوتی بر روی سیستم عصبی دارند، بعضی از ارگانوفسفرهها ازجمله کورپیریفاس تاثیرات سمی بیشتری روی سیستم عصبی دارند،در حالیکه سمیت برخی دیگر مانند پاراتیون بیشتر سیستمیک است(Timofeeva et al., 2008).ترکیبات ارگانوفسفره بهدلیل اثرات مخرب طولانیمدت بر مغز درصورت مجاورت در دوران جنینی و کودکی از نظر پزشکی مورد توجه هستند . (Ricceriet al., 2003)اثرات سمی ارگانوفسفرهها روی مغز در حال تکوین بیشتر است که یکی از دلایل آن مصرف بالای اکسیژن و کمبود آنتیاکسیدان در مغز در حال تکوین میباشد (Slotkin et al., 2008) به عنوان مثال LD50 ترکیب کورپیریفاس در نوزادان موش صحرایی 100 برابر کمتر از بالغین است (Jameson et al.,2007). مطالعات مختلف نشان دادهاند برخی از ارگانوفسفرهها در غلظتهایی که مسمومیت سیستمیک را به دنبال ندارند، بهطورخاص مغز نابالغ را هدف قرار داده و اختلالات رفتاری دراز مدت را باعث میشوند (Ricceri et al., 2003,2006;Eskenazi et al., 1999) کورپیریفاس و نه متابولیت فعال آن (کورپیریفاس[4] اکسان) سنتز DNA را مهار کرده و باعث کاهش تعداد سلولها و اختلال در فعالیت سیناپسی میشود.بنابراین عجیب نیست که کورپیریفاس در غلظتهایی که مهار استیلکولیناستراز پایینتر از حد لازم برای ایجاد مسمویت سیستمیک است، اختلالات رفتاری دراز مدت را باعث میشود (Crumpton et al., 2000; Levin et al., 2007; Jameson et al., 2007; Terry et al., 2007; Johnson et al., 2009).
[1]Organophosphate compounds
[2]Chlorpyrifos
[3]Acetyl cholinestrase
[4] Chlorpyrifos oxon