وبلاگ

توضیح وبلاگ من

بررسی اثربخشی هوش معنوی و ذهن آگاهی بر بهزیستی روان‌شناختی و امید به زندگی در بیماران سرطانی شهرخرم …

 
تاریخ: 28-11-99
نویسنده: فاطمه کرمانی

پژوهش

در جهان امروز بیش از 200 نوع سرطان شناخته‌شده است که این سرطان‌ها می‌توانند بافت‌های مختلف بدن را احاطه کنند. سرطان نوعی بیماری است که در آن سلول‌ها توانایی تقسیم و رشد عادی خود را از دست می‌دهند و این موضوع منجر به تسخیر، تخریب و فاسدشدن بافت‌های سالم می‌شود (سازمان بهداشت جهانی[1]، 2007). سرطان‌های دوران کودکی مشتمل بر 12 بدخیمی با سبب‌شناسی و آسیب‌شناسی و میزان مرگ‌ومیر متفاوت است، از میان آن‌ها لوسمی و تومورهای مغزی شایع‌ترین بدخیمی‌های اطفال می‌باشند. اگر در کودکی ابتلا به سرطان تشخیص داده شد، باید هر چه سریع‌تر وی را یک مرکز درمانی مخصوص سرطان فرستاد. با توجه به این‌که از هر 10000 کودک فقط یک نفر به سرطان مبتلا می‌شود برای پزشک مواجه‌شدن با کودک مبتلابه سرطان غیرمعمول است (هاشمی قربان لو، 1379).

 

در برخی از سرطان‌ها سلول‌های سرطانی از ویژگی غدد درون‌ریز برخوردار هستند و ممکن است با ترشح مواد استروئیدی موجب پیدایش افسردگی عمده در بیماران شوند. همچنین درمان‌های سخت همچون شیمی‌درمانی و درد ناشی از آن‌ها نیز بر حالت روان‌شناختی بیماران مؤثر است. این‌یک حقیقت است که واکنش افراد نسبت به بیماری خطرناکی همچون سرطان و میزان تحمل آن‌ها نسبت به در د ناشی از درمان‌های آن متفاوت است. همچنین روش‌هایی که به‌منظور کاهش درد در کودکان و بزرگسالان استفاده می‌شود تفاوت بسزایی دارند (تیرگانی، 1387).

نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

ازجمله متغیرهایی که در افراد سرطانی[2] دچار مشکل است، بهزیستی روان‌شناختی[3] است. ریف[4] بهزیستی روان‌شناختی را تلاش فرد برای تحقق توانایی‌های بالقوه واقعی خود می‌داند. این مدل از طریق ادغام نظریه‌های مختلف رشد فردی (مانند نظریه خود شكوفایی مزلو و شخص كامل راجرز) و عملكرد سازگارانه (مانند نظریه سلامت روانی مثبت جاهودا) شکل‌گرفته و گسترش‌یافته است (کامپتون[5]، 2001).

نتیجه تصویری درباره سلامت روانی

کودکان مبتلابه سرطان به دلیل درد، ترس و آسیب بدنی ناشی از این بیماری و درمان‌هایی که با آن روبرو می‌شوند، ازنظر بهزیستی روان‌شناختی در سطح پایین‌تری از کودکان عادی قرار دارند (گروسمن و نیمن[6]، 2004). مواجه و تجربه‌ی درد در این کودکان به دلایل مختلف ازجمله صدمات ناشی از زمین خوردن، بازی‌ها، خراش‌ها، تزریق واکسن‌های متداول، مراقبت‌های دندانپزشکی، دیالیز، شیمی‌درمانی و… ایجاد می‌شود.

 

بهزیستی روان‌شناختی در مدل ریف و همکاران از شش مؤلفه تشکیل‌شده است: مؤلفه پذیرش خود به معنی داشتن نگرش مثبت به خود وزندگی گذشته خویش است. اگر فرد در ارزشیابی، استعدادها، توانایی‌ها و فعالیت‌های خود در کل احساس رضایت کند و در رجوع به گذشته خود احساس خشنودی کند، کارکرد روانی مطلوبی خواهد داشت. مؤلفه خودمختاری به احساس استقلال، خودکفایی و آزادی از هنجارها اطلاق می‌شود. داشتن ارتباط مثبت با دیگران دیگر مؤلفه این مدل به معنی داشتن رابطه با کیفیت و ارضا کننده با دیگران است. مؤلفه هدفمندی در زندگی به مفهوم دارا بودن اهداف درازمدت و کوتاه‌مدت در زندگی و معنادار شمردن آن است. تسلط بر محیط مؤلفه دیگر این مدل به معنی توانایی فرد برای مدیریت زندگی و مقتضیات آن است. مؤلفه رشد شخصی به گشودگی نسبت به تجربیات جدید و داشتن رشد شخصی پیوسته باز می‌شود (هوسر، اسپرینگر و پودروسکا[7]، 2005). کوپر[8] (2007) شیوع مشکلات بهزیستی روان‌شناختی را در کودکان سرطانی در مقایسه با گروه گواه بیشتر گزارش کرده است. ابوت و مک کنکی[9] (2006) در کودکان سرطانی مشکلات روان‌شناختی از قبیل افسردگی، اضطراب، ناسازگاری اجتماعی، عواطف منفی را گزارش کرده‌اند.

 تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

دانلود مقالات

 

ازجمله متغیرهای دیگری که در افزایش طول عمر بیماران سرطانی مثمر ثمر است، امید به زندگی می‌باشد. رابینسون[10] (1983) معتقداست امید یکی از پایه‌های اصولی توازن و قدرت روانی که مشخص‌کننده دستاوردهای زندگی است؛ یعنی توانایی باوری که احساس بهتر از آینده که با نیروی نافذ خود، سیستم فعالیتی را تحریک می‌کند تا سیستم بتواند تجارب نو را کسب کرده و نیروهای تازه را در ارگانیزم ایجاد نماید و درنتیجه امید، انسان را به تلاش و کوشش واداشته و او را به سطح بالایی از عملکردهای روانی و رفتاری نزدیک می‌کند ویکی از نشانه‌های سلامت روان است (رابینسون، 1983). سازمان بهداشت جهانی (2007) در تعریف سلامتی، آن را رفاه کامل جسمانی، روانی و اجتماعی فرد و نه‌فقط بیمار نبودن تلقی می‌کند.

 

رویکردهای درمانی مختلفی به‌طور گسترده درزمینه درمان و بهبود بخشیدن به بهزیستی روان‌شناختی و امید به زندگی افراد سرطانی به‌کاررفته‌اند، یکی از این رویکردها، آموزش هوش معنوی می­باشد که در افزایش سلامت روانی و درمان برخی از اختلالات اعصاب و روان می‌تواند مؤثر باشد. مذهب به‌عنوان یك موضوع مهم، اغلب در زندگی افرادی که با سرطان زندگی می‌كنند مورد غفلت واقع‌شده است. مواجهه با خیل عظیمی از بحران‌های بهداشتی ممكن است برای افراد سرطانی فرصتی باشد كه به اعتقادات مذهبی خود رجوع كرده تابه تبع آن از پیامدهای مثبت در کیفیت زندگی و سازگاری بیشتر با بیماری بهره ببرند (مک کرومیک و همکاران، 2001). مذهب اغلب به‌عنوان یك موضوع محوری برای افراد درگیر با بیماری‌های مزمن مطرح بوده و بیشتر بیماران مبتلابه سرطان از جنبه‌های اعتقادی خود در جهت سازگار شدن با بیماری، هوش معنوی یکی از سازه‌های جدیدی است که به معنای مجموعه‌ای از قابلیت‌های فرد در ارتباط با منابع معنوی است که دربردارنده نوع مؤثری از سازگاری و رفتار حل مسئله است (غباری بناب، 2007، سهرابی، 2008). و بالاترین سطح رشد را در حیطه‌های مختلف شناختی، اخلاقی، هیجانی بین فردی و… شامل می‌شود و فرد را در جهت هماهنگی با پدیده‌های اطرافش و دستیابی به یکپارچگی درونی و بیرونی یاری می‌نماید (صمدی، 2005). شعبانی و همکاران (2010) نیز بر اساس پژوهش خود بیان نمودند که هوش معنوی در سلامت روان تأثیر دارد.

 

یکی دیگر از روش‌های درمانی که درزمینه درمان، تعدیل هیجانات، عادی‌سازی پاسخ‌ها و آموزش در خصوص واكنش‌های روان‌شناختی طبیعی بر روی کودکان سرطانی اجراشده است و تأثیر بسزایی روی این کودکان داشته آموزش­ ذهن آگاهی[11] است. آموزش­های درمانی ذهن آگاهی ازجمله درمان­هایی است که می‌توانند بر بهزیستی روان‌شناختی کودکان سرطانی مؤثر باشد. ذهن آگاهی، احساس بدون قضاوت و متعادلی از آگاهی است که به واضح دیدن و پذیرش هیجانات و پدیده­های فیزیکی، همان‌طور که اتفاق می‌افتند، کمک می­کند (براون و راین[12]، 2003). کابات زین[13] (2008) در پژوهشی نشان داد که آموزش ذهن آگاهی با تلفیقی از تن آرامی و مراقبت ذهن آگاهی، یکی از روش­های درمانی مبتنی بر کاهش استرس و روان‌درمانی است که در آن بازنمایی ذهنی اشیاء موجود در زندگی که از گواه بلافاصله انسان خارج است، از طریق تنفس و فکر کردن آموزش داده می‌شود و این روش درمانی موجب ایجاد سلامت روانی و کاهش باورهای غلط در دانش آموزان مبتلابه ناتوانی‌های یادگیری می‌شود. آموزش ذهن آگاهی کاهش درد، باورهای غلط، کاهش سبک‌های اسنادی بدبینانه، اضطراب و پریشانی روان‌شناختی را به دنبال دارد. شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی، نشانه­های اضطراب و افسردگی را کاهش می‌نهد و آموزش کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی در بهبود بهزیستی جسمانی، روانی، هیجانی و معنوی، بهبود کیفیت خواب و کیفیت زندگی بالا، لذت بردن از زندگی و نشانه­های فیزیکی پایین مؤثر بوده است (ویسر و گریسن[14]، 2008). کیمبرلی، ریچل و لاور[15] (2010) در پژوهشی با عنوان آموزش ذهن آگاهی بر روی بهزیستی کودکان سرطانی نشان دادند که آموزش ذهن آگاهی بهزیستی روان‌شناختی این کودکان را افزایش می‌نهد.

 

با توجه به روند رو به افزایش تعداد بیماران سرطانی در كشور ما كه نزدیك به 20 درصد از جمعیت بالغین جامعه به این بیماری‌ها مبتلا هستند و از علل مهم مرگ‌ومیر محسوب می‌شود و تأثیری كه آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی می‌تواند در افزایش بهزیستی روان‌شناختی، شادی، بالا بردن كیفیت زندگی، مقاوم ساختن بیماران ازجمله افراد سرطانی در برابر بیماری و ایجاد امید به زندگی در آن‌ها داشته باشد لازم دانسته شد که در مورد بهزیستی روان‌شناختی، مسائل روان‌شناختی، مسائل جسمانی، سلامت روان، شادکامی و كیفیت زندگی بیماران سرطانی شهر خرم‌آباد پژوهشی انجام شود؛ بنابراین با توجه به تمام موارد ذکرشده برای افراد سرطانی و مشکلات مربوط به زندگی آن‌ها که آینده این افراد را رقم می­زند، بنابراین سؤالی که این تحقیق درصدد پاسخ دادن به آن است عبارت است از: آیا آموزش هوش معنوی و ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی روان‌شناختی و امید به زندگی افراد سرطانی مؤثر می­باشد؟

 

[1]. World Health Organization

 

 

    1. cancer

 

    1. psychological wellbeing

 

    1. Reif

 

    1. 4. Compton

 

    1. 5. Grossman, & Niemann

 

    1. 6. Hauser, Springer & Pudrovska

 

    1. 7. Cooper

 

    1. 1. Abbott & McConkey

 

    1. Robinson

 

  1. Mindfulness

 

[12]. Brown& Ryan

 

[13]. KabatZinn

 

[14]. Visser & Garssen

 

[15]. Kimberly , Reichl & Lawlor


فرم در حال بارگذاری ...

« بررسی اثربخشی شناخت درمانی در کاهش نگرش‌های ناکارآمد و باورهای مرتبط با مواد در افراد دچار سوء مصرف …بررسی ارتباط بین جهت گیری مذهبی، سلامت معنوی با مهارت ابراز وجود (قاطعیت) در … »
 
مداحی های محرم