سازمانها اصولاً به منظور نیل به اهدافی ایجاد گردیدهاند كه میزان موفقیت در نیل به اهداف سازمانی در ارتباط مستقیم با نحوة عملکرد نیروی انسانی مشغول به کار در سازمانها است. بنابراین ارزشیابی کارکنان و عملکرد آنها در مدیریت منابع انسانی از جایگاه مهمی برخوردار است. امروزه دانش به عنوان دارایی رقابتی كلیدی و ارزشمندی شناخته شده كه مبنای رشد پایدار و رمز حفظ مزیت رقابتی ماندگار یك سازمان به شمار میرود. فرآیند نوآوری شدیداً به دانش وابسته بوده و مدیریت دانش و سرمایه انسانی باید عنوان یك عامل اساسی در هر نوع تجارتی مدنظر قرار گیرد. مدیریت دانش و نوآوری هر دو میتوانند برای سازمان خلق ارزش كرده و عملكرد سازمانی را بهبود بخشند. شناخت رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری و تأثیر آن بر عملكرد سازمانی میتواند تضمین كنندة رشد، كارایی و اثر بخشی بالاتر بوده و نهایتاً رشد اقتصادی كشور را به دنبال داشته باشد. یك سازمان با مدیریت دانش از منابع خود به صورت كاراتر استفاده نموده و در نتیجه نوآورتر بوده و عملكرد بهتری خواهد داشت (حكمت، 1392).
افزون بر موارد فوق با توجه به فرایند تولید و تشكیل دانش، مشخص میشود كه دانش ابتدا در ذهن افراد تولید و با به اشتراكگذاری آن میتواند به دانش سازمانی تبدیل شود و دانش سازمانی خود منشأیی برای تولید دانش فردی خواهد بود. بنابراین، سرمایههای سازمانی به طور عمده در اذهان افراد نهفته است. این دانش حیاتی و مهم هنگامی در اختیار سازمان قرار میگیرد كه كاركنان تمایل به همكاری و اشتراك دانش داشته باشند و علاوه بر آن تمهیدات و سازوكارهای مؤثری نیز توسط سازمان در این رابطه فراهم شده باشد. با تغییر شغل و پست سازمانی، همچنین بازنشستگی برخی از كاركنان، دانش ارزشمندی كه حاصل سالها تجربه كاری بوده به سادگی از بین خواهد رفت و سازمان توانایی بهرهگیری از آن را در صورت استفاده نكردن از شیوههای مؤثر اشتراك دانش نخواهد داشت. از دیدگاه «نوناكا و تاكوچی» چنانچه دانش فردی با دیگران به اشتراك گذاشته نشود، تأثیری بر رشد و گسترش دانش موجود در سازمان نخواهد داشت و دانش جدیدی نیز تولید نخواهد شد (آهلاندر و همكاران، 2007)
فرم در حال بارگذاری ...