تاب آوری[1] یکی از مفاهیم و سازههای بهنجار مورد توجه و مطالعهی روانشناسی مثبتگرا است و غالب پژوهشهای مربوط به تاب آوری در حوزه روانشناسی تحولی انجام شده است (لاتار و چیچتی[2]، 2000؛به نقل از بشارت، 1387). تاب آوری به عنوان حفظ سلامتی و عملکرد موفقیت آمیز و سازگاری با یک بافت و موقعیت تهدیدآمیز تعریف میشود (گارمزی[3]، 1993). تاب آوری به عنوان میزان توانایی فرد در تطابق در شرایط ناگوار تعریف شده است که شامل شایستگی فرد، اعتماد به نیروهای درونی، پذیرش تغییرات به عنوان عامل مثبت و تأثیرات معنوی میشود (کونور[4]، 2003).
از نظر کورنن[5] (2007) اگر چه تاب آوری تا حدودی یک ویژگی شخصیتی و تا حدود دیگر نیز نتیجه تجربههای محیطی افراد است ولی انسانها قربانی محیط یا وراثت خود نیستند. افراد میتوانند تحت آموزش قرار بگیرند تا ظرفیت تاب آوری خود را به وسیله آموختن برخی مهارتها افزایش دهند. یکی از سازههایی که در تاب آوری تأثیر دارد عوامل خانودگی و تفاوتهای فردی است (خزائلی، 1386).
رشد شخصیت و بهداشت روانی و جسمی ما با توانایی برقراری ارتباط رابطه دارد و یک رابطه نارسا، میتواند سلامت جسمی و روانی شخص را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین اگر در خانواده تنش بین اعضا وجود داشته باشد، کودک در یافتن هویت خویش، ایجاد روابط مطلوب با دیگران، مقابله صحیح با فشارهای روانی و رشد سالم روانی و رفتاری دچار مشکل خواهد شد (افروز، 1386)، زیرا محیط خانواده یکی از عوامل اساسی شکل گیری شخصیت کودک و اولین بذر تکوین رشد فردی و پایه و اساس بنای شخصیت آدمی است و کودک در بیشتر حالات خود، مقلّد پدر و مادر و رفتار آنها است (احدی، 1380). بنابراین بسیاری از ویژگیهای شخصیت کودک تحت تأثیر ویژگیهای شخصیت والدین و شیوهی فرزندپروری آنها است (لیل آبادی، 1375).
از طرف دیگر کودکان در فرآیند رشد خود، دورهی نوجوانی را پیش رو دارند. دورهی نوجوانی بحرانیترین دوره برای سازندگی شخصیت است. از نظر تحولی، این دوره، دورهی شکلگیری و آماده شدن است و نوجوانان در این دوره در پی کشف و آزمون ظرفیتهای خود میباشند.
با توجه به موارد بیان شده، پژوهش حاضر به دنبال بررسی رابطهی تاب آوری با شیوههای فرزندپروری و ویژگیهای شخصیت در دوره نوجوانی میباشد.
1-2 بیان مسئله
یکی از موضوعات مطرح در روانشناسی مثبت[6] تاب آوری است. تاب آوری جایگاه ویژهای در
حوزههای روانشناسی خانواده و بهداشت روانی دارد (کمبل- سلیس، کوهان و استین[7]، 2006).
گارمزی و ماسن[8] (1991) تاب آوری را به عنوان نوعی فرآیند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز با داشتن موقعیت تهدید کننده تعریف کردهاند. به عبارت دیگر، تاب آوری عاملی است که به افراد در رویارویی و سازگاری با موقعیتهای سخت و تنشزای زندگی کمک میکند (ایزدیان، امیری، جهرمی و حمیدی، 2010)، افسردگی را کاهش می دهد (وایت، درایور و وارن[9]، 2010)، توانایی سازگاری با درد (اسمیت و دیگران[10]، 2009) و کیفیت زندگی را افزایش میدهد (رنجبر و دیگران، 1390).
تاب آوری از مشکلات روانشناختی بین نوجوانان و جوانان جلوگیری کرده و آنها را در برابر تأثیرات روانشناختی رویداد های مشکلزا، مصون نگه میدارد ( بین کوآرت[11]، 2009).
محققان بسیاری در پی شناسایی عوامل مؤثر در تاب آوری بودهاند. فرض بر این است که عوامل حمایت کنندهایی وجود دارند که میتوانند واکنش به تجارب استرسزا و بلایای مزمن را تبیین کند (فراسر، ریچمن و گالنیسکی[12]، 1999). عوامل بسیاری در تاب آوری فرد در برابر مشکلات دخیل هستند که از آن جمله میتوان به عوامل فردی، عوامل خانوادگی (ساختار خانواده و حمایت خانواده) و عوامل اجتماعی (حمایت اجتماعی) اشاره کرد (لافرومویس و دیگران[13]، 2006).
خانواده به عنوان یکی از اساسیترین نهادهای اجتماعی، نخستین و مهمترین عامل اساسی شکلگیری شخصیت کودک و پایه گذار ارزشها و
معیارهای فکری او بوده است و نقش مهمی در تعیین سرنوشت آینده او دارد. شیوهها یا روشهایی که والدین بر اساس آنها فرزندان خود را تربیت میکنند مانند پذیرش و طرد، آزادگذاری یا محدودسازی و نظایر آنها در شکلگیری رشد و تکامل کودک در سنین اولیه زندگی و خصایص بعدی شخصیت و رفتار تأثیر فراوان و عمیقی دارد.
دیانا بامریند[14]، سبکهای فرزندپروری را به سه دسته تقسیم کرده است:
1- سبک پرورشی مقتدرانه[15] 2- سبک پرورشی مستبدانه [16] 3- سبک پرورشی سهلگیرانه[17]
سبکهای پرورشی مستبدانه میتواند بسیار سفت و سخت باشد. در این روش مجموعهای دقیق از قوانین و انتظارات وجود دارد و در مقابل نیاز به اطاعت محض است. سبک پرورشی مقتدرانه متکی بر توانبخشی مثبت و استفاده نادر از مجازات است. تحقیقات نشان میدهد که این سبک مفیدترین روش پرورش کودک است. سبک پرورشی سهلگیرانه براساس مسامحه بوده روش محبوب طبقه متوسط است. گرایش کمی به مجازات و یا قوانین در این سبک وجود دارد و بچهها آزاد از محدودیتهای خارجی هستند (برک[18]، 2007؛ ترجمه سیدمحمدی، 1390).
گروتبرک[19] (2000) معتقد است که والدین و مراقبان کودک میتوانند شرایطی را برای افزایش تاب آوری کودک فراهم آورند. وی عشق و علاقه و بیان عقاید و باز بودن و تعامل میان اعضای خانواده را در تاب آوری مؤثر میداند. همچنین، گریل[20] (1993) با تمرکز بر عوامل خانوادگی مؤثر بر تاب آوری دریافت که کودکانی که در برابر فشار و استرس مقاوم هستند والدینی دارند که آنها با روشهای تربیتی مثبت برخورد کردهاند و با زندگی کودکشان در گیر هستند راهنمایی های بهتر و بیشتری را به آنها ارائه میدهند.
از جمله مسائلی که در حوزه تاب آوری مطرح است نقش ویژگیهای شخصیتی است. بر اساس مدل انتخاب- مقابله افتراقی (بلوگر و زوکرمن[21]، 1997) راهبردهای مقابلهای مورد استفاده در رویارویی با تنش تعیین کننده پیامدهای مثبت و منفی هستند و نوع راهبردهای مقابلهای انتخاب شده به ویژگیهای شخصیتی افراد بستگی دارد. در نتیجه از آنجا که ویژگیهای شخصیتی خاص افراد به کارگیری راهبردهای مقابلهای متفاوت را ترغیب میکنند، افراد به صورت متفاوت به تنش پاسخ
میدهند (بارتلی و روش[22]، 2011).
اینگونه به نظر میرسد که خانوادهها با شیوهها تربیتی گوناگون که بر فرزندان خود اعمال
میکنند و همچنین افراد با شخصیت متفاوتی از توانایی ، از مقاومت و تحمل غیر همسانی در شرایط سخت و پرخطر برخوردار میشوند که این امر سلامت روان آنان را تحت تأثیر قرار میدهد. با توجه به موضوعات بیان شده، مسئله اساسی در پژوهش حاضر آن است که آیا بین شیوههای فرزند پروری و ویژگیهای شخصیت با تاب آوری در دوره نوجوانی رابطه وجود دارد.
1-3 ضرورت پژوهش
تاب آوری مفهوم جدیدی است که در سالهای اخیر مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است و محققان عوامل متعددی از جمله ویژگیهای فردی، خانوادگی و اجتماعی را به عنوان عوامل تأثیرگذار بر تاب آوری معرفی کردهاند. در علوم روز روانشناسی موضوعی که به روشنی محقق گشته است تأثیر
ویژگیهای شخصیت افراد بر سبک زندگی آنان میباشد. این موضوع در شیوهی وقوع برخورد افراد با مسائل روز تأثیر گذاشته و نتایج رفتاری متفاوتی را به وجود میآورد. این موضوع هم میتواند نوعی از زندگی عاری از استرس و سرشار از آرامش را شامل شود و هم میتواند زمینه را برای به وجود آوردن زندگی ناسالم فراهم سازد. از آنجا که افراد در خانواده هایی با سبکهای متفاوت زندگی میکنند و ویژگیهای متفاوتی دارند، تاب آوری میزان مقابله آنها در مقابل رویدادهای ناخوشایند را تحت تأثیر قرار میگیرد.
بنابراین هر دو عامل محیطی و فردی توانایی نوجوان را برای تاب آور بودن تحت تأثیر قرار میدهند. خانواده ها و مدارس میتوانند راهبردهایی را به کار برند تا عوامل محافظت کننده را افزایش داده و تاب آوری را پرورش دهند. با ارائه یک محیط تسهیل کننده، افراد استعداد و گنجایش مثبت و رشد بعضی ویژگیهای تاب آوری را در سرتاسر زندگی دارند. تاب آوری افزایش یافته در بهبود سلامت روان نوجوان مؤثر است (اسپنس[23]، 2000؛ به نقل از محمدی، 1384).
با توجه به تحقیقات اندک در رابطه با بررسی همزمان هر سه متغییر (شیوههای فرزند پروری،
ویژگیهای شخصیت و تاب آوری) الزام به انجام بررسیهای گستردهتر در این زمینه به خصوص در بین نوجوانان مشاهده میشود. بنابراین در این پژوهش سعی بر آن است که به این مهم جامه عمل پوشانده شود.
[1] – resilience
[2] – Luthar and cicchetti
[3] – Garmezy
[4] – Connor
[5] – Cornone
[6] – positive psychology
[7] – Gampbell- sills, Cohan & Stein
[8] – Garmezy and Masten
[9] – White, Driver & Warren
[10] – Smith, et al.
[11] – Pinquart
[12] – Fraser, Rechman & Galinsky
[13] – Lafromboise, et al.
[14] – Diana Baumrind
[15] – authoritative child- rearing style
[16] – authoritarian child- rearing style
[17] – permissive child- rearing style
[18] – Laura Berk
[19] – Grotberg
[20] – Grile
[21] – Bloger and Zuckerman
[22] – Bartely and Roesch
[23] – Spence
فرم در حال بارگذاری ...